مقدمه
آیا وقتی دچار اضطراب یا افسردگی هستید و باردار میشوید، میتوانید به مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری ادامه دهید؟ یا باید از بیماری درماننشده خود، بدون مصرف دارو رنج ببرید؟ در ادامه ما به تمام سوالات شما در رابطه با عوارض مصرف داروهای ضدافسردگی در دوران بارداری، خواهیم پرداخت.
تجربه یک مادر
ماندانا مادر دو بچه خردسال که مبتلا به افسردگی بوده، از تجربهاش برای ما گفته است. در ادامه به بیان تجربه او خواهیم پرداخت.
افسردگی و اضطراب
او هنگام رانندگی در اتومبیل، همراه با دو بچه خردسال خود، سعی در تمرکز بر روی رانندگی و جاده داشت. اما آنابل، دختر چهار سالهاش، گریه کردن و لگد زدن به صندلی او را متوقف نمیکرد. ماندانا احساس میکرد در یک آسانسور شلوغ که پر از آب شده بود، گیر کرده است. فشارش بیش از حد بالا رفته بود، قلبش تند میزد و هیچ راهی برای نجات نداشت.
خشم او در عرض چند ثانیه از صفر به صد رسید. با نگه داشتن فرمان با یک دست، او خودش را کمی کشید و پاهای آنابل را گرفت. او گفت: “خفه شو! اعصابم خورد شد. تو باید ساکت بشی.” اما آنابل فقط بلندتر جیغ کشید و بیشتر گریه کرد.
نسبت به هفتههای گذشته افسردگی و اضطراب ماندانا، بیشتر شده بود. حالا عصبانیت او به اوج خود رسیده بود. ماندانا میگوید: “من با خودم فکر میکردم. من به کمک احتیاج داشتم. من به داروهایم احتیاج داشتم.”
عدم مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری
ماندانا پس از انتقال موفقیتآمیز جنین فریزشده، در اولین ماه بارداری خود به سر میبرد. او از یک ماه قبل از بارداری داروی ضدافسردگی خود، ونلافاکسین (Effexor) را ترک کرده بود. زیرا میدانست احتمال دارد این دارو باعث نقایص مادرزادی شود. اگر داروی ضدافسردگی به کودک او آسیب میرساند، گناه آن به گردن ماندانا بود. عذاب وجدان چنین گناهی، غیرقابل توصیف است. ماندانا در دو بارداری اول خود نیز بدون مصرف داروی ضدافسردگی، موفق شده بود، بارداریش را به پایان برساند. اما این بار احساس دیگری داشت. این بار او یک کودک نوپا و یک کودک پیشدبستانی داشت. او باید بتواند با آنها کنار بیاید و برای کنار آمدن با چالشهای روزمره و عادی والدین تلاش کند.
ماندانا بدون داروهایش بسیار تحریکپذیر بود و سریع عصبانی میشد. این موارد، علائم رایج افسردگی هستند. او حتی در انجام کارهای سادهی مادر بودن، مانند تعویض پوشک نیز، احساس ناراحتی میکرد. این مادر به سختی میتوانست از کارهای دلپذیر مادران عادی، مانند تماشای بازی بچهها در پارک لذت ببرد. گاهی اوقات فقط جیغ کشیدن یک کودک، لازم بود تا او از کوره در برود.
ماندانا یادآوری میکند که ساکت در خانه نشسته بود. و محو اطرافش بود. او با خودش فکر میکرد، من راه اشتباهی را پیش میروم. من دیگر نمیتوانم مادر شوم. یک نفر به من، کمک کند.
آمار
حداکثر 20 درصد زنان در دوران بارداری، افسردگی یا اضطراب را تجربه میکنند. برخی از این زنان، برای اولین بار این احساسات را در دوران بارداری تجربه میکنند. با اینکه پیش از این هیچگاه، آن را تجربه نکردهاند. حدود هشت درصد از زنان باردار از داروی ضدافسردگی استفاده میکنند. اما تقریباً نیمی از زنانی که قبل از بارداری تحت درمان با داروی ضدافسردگی بودهاند، وقتی که میخواهند باردار شوند یا متوجه میشوند که باردار هستند، مصرف دارو را متوقف میکنند. بیشتر مادران باردار، به دلیل نگرانی در مورد عواقب نامطلوب مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری مانند نقصهای مادرزادی و چالشهای رشدی جنین، این داروها را مصرف نمیکنند.
با این حال، زنان اغلب، خطرات داروها را بیش از حد میانگارند. از طرفی از تأثیرات منفی که بیماری روانی درمان نشده بر روی آنها و نوزادانشان خواهد داشت، بیخبر هستند. بارداری میتواند خطر افسردگی را افزایش دهد. طبق تحقیقات دانشکده پزشکی هاروارد، حدود 68 درصد زنانی که مصرف داروهای ضدافسردگی خود را قطع کنند، بیماریشان عود میکند.
مشکلات عدم مصرف داروها
از نظر ماندانا، سلامت روانی وی در تصمیمش برای ترک مصرف داروها الویت دوم بود. اما چند روز بعد، در اتومبیل، پس از اینکه بیش از حد عصبانی و برانگیخته شد، بچهاش سقط شد. او بلافاصله از خودش سوال کرد که آیا فدا کردن رفاه خودش، باعث به خطر افتادن سلامت کودکش شده است؟ او میگوید: “در آن لحظه به دلیل سقط جنین، من خودم را سرزنش میکردم. من عصبانیت و برانگیختگی را مقصر اصلی این حادثه میدانم. شاید با خوردن داروهایم هیچگاه این اتفاق نمیافتاد.”
تحقیقات
به هیچ وجه ماندانا یا پزشکان وی مطمئن نیستند که استرس و افسردگی ناشی از عدم مصرف داروها، منجر به سقط جنین شده باشد، اما این امکان وجود دارد. مطالعات نشان میدهد که هم اختلال خلقی و هم استفاده از برخی از داروهای ضدافسردگی ممکن است خطر سقط جنین را افزایش دهند. این نظریه، فقط یک نمونه از نظریات گیجکننده از تحقیقات پیرامون مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری است، که اینجا به آن اشاره شد.
تحقیقات پیرامون مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری با انجام تحقیق پیرامون بیش از 30000 نوزاد، با اختلاف، بیشترین مطالعه پیرامون داروهای مصرفی در دوران بارداری را دارد. سالانه حدود 20 مقاله تحقیقاتی جدید در این رابطه منتشر میشود. اما نتایجی که بر اساس این مطالعات بدست میآیند، اغلب با یکدیگر متناقض هستند. برخی مطالعات نشان میدهد که داروهای ضدافسردگی ممکن است با عوارضی مانند مردهزایی، نقص قلب، فشار خون ریوی مداوم و اختلال نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) همراه باشد. در حالی که نتایج برخی تحقیقات، این داروها را از این خطرات معاف میکنند.
ابهام
موضوعی که وضعیت را پیچیده میکند، این است که خلقوخوی مادر میتواند در رحم و در طول زندگی، فرزند را تحت تأثیر قرار دهد. از طرفی زنان مبتلا به افسردگی شدید، بیشتر احتمال دارد از دارو استفاده کنند. بنابراین تعیین اینکه تاثیر دقیق داروها یا تاثیر دقیق افسردگی روی نوزاد چگونه است، دشوار است. بسیاری از موضوعات مرتبط با داروهای ضدافسردگی، مانند زایمان زودرس و وزن کم نوزاد هنگام تولد، به افسردگی و اضطراب درمان نشده نیز مربوط میشود. همچنین یک مولفه ژنتیکی در بیماری روانی وجود دارد، که ممکن است به توضیح چالشهای عاطفی، رفتاری و رشدی برخی کودکان کمک کند.
سیمون ویگود (Simone Vigod)، روانپزشک و سرپرست برنامه بخش باروری در بیمارستان کالج زنان در تورنتوی کانادا، میگوید: “ما نمیتوانیم بگوییم که داروهای ضدافسردگی داروهایی با خطر صفر هستند. اما به طور کلی، این داروها، داروهایی کم خطر هستند. از طرفی افسردگی درمان نشده در دوران بارداری نیز، بیخطر نیست.”
اما سوال اینجاست که مادران بدون داشتن یک پاسخ روشن در مورد خطرات و مزایای ادامه یا قطع دارو، و یک لیست تروتمیز از نتایج بالقوهی انجام هر یک از کارها، بر عوامل تغییردهنده زندگی، چگونه میتوانند بهترین انتخاب را برای خود و خانواده خود داشته باشند؟
خطرات واقعی مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری
افسردگی
افسردگی یک بیماری مزمن است. این بیماری میتواند باعث احساس مداوم غم و اندوه و بی ارزشی، طغیان عصبانیت، از بین رفتن علاقه به فعالیتها و حتی داشتن افکار خودکشی در فرد شود. اضطراب، که اغلب همراه با افسردگی رخ میدهد، میتواند منجر به نگرانی بیش از حد، تحریکپذیری و حملات وحشتناک به شخص شود. عوامل استرسزای زندگی میتوانند این اختلالات را به وجود آورند. همچنین طبق آمار زنان دو برابر بیشتر از مردان دچار افسردگی میشوند. دلیل این اتفاق، معمولاً به استرس سالهای پیرامون دوران باروری برمیگردد. افزایش سطح هورمونهای بدن در دوران بارداری و پس از زایمان نیز میتواند محرک افسردگی باشند.
روشهای درمانی
متداولترین روشهای درمانی اضطراب و افسردگی، روشهای روان درمانی مانند درمان شناختی رفتاری (CBT) و روان درمانی بین فردی و داروهای ضدافسردگی است. در حالی که روان درمانی میتواند برای افرادی که دچار افسردگی خفیف یا متوسط هستند، موثر باشد، اما بهبود علائم در این بیماران معمولاً 12 هفته یا بیشتر طول میکشد. بعید به نظر میرسد که روان درمانی به افرادی که دچار افسردگی شدید هستند کمک کند. داروهای ضدافسردگی در درمان افسردگی در حدود 67 درصد موارد موفق هستند. پس از مصرف دارو، علائم میتوانند طی یک تا سه هفته بهبود یابند. هرچند که افراد گاهی اوقات مجبورند چندین داروی ضدافسردگی را قبل از یافتن داروی مناسب برای آنها امتحان کنند.
داروی ضدافسردگی
انواع مختلف داروهای ضدافسردگی وجود دارد. اما بیشترین موارد تجویز شده و مورد مطالعه قرارگرفته، مهارکنندههای بازجذب سروتونین با نام مخفف اساسآرآیها، و مهارکنندههای بازجذب سروتونین – نوراپینفرین (SNRIs)، هستند. که در مجموع، همه اینها به عنوان SRI شناخته میشوند. این داروها مانع از جذب مجدد سروتونین در مغز میشوند. همچنین مقدار بیشتری از هورمون به اصطلاح “هورمون شادی” را در دسترس افراد قرار میدهند. تصور میشود این هورمونهای شادی، باعث بهتر شدن خلقوخوی آنها میشود.
خطرات SRIها
SRIها عاری از تأثیرات منفی نیستند. این داروها میتوانند منجر به فشار خون بالا شوند. فشار خون بالا میتواند جریان خون به جفت را کاهش دهد و منجر به عوارض زیادی شود. اعتقادات بر این است که SRIها سطح سروتونین و سایر مواد شیمیایی عصبی را در مغز کودک تغییر میدهند. زیرا این داروها از جفت و سد خونی مغزی عبور میکنند، که ممکن است بر نحوه رشد و عملکرد سیستم عصبی نوزاد تأثیر بگذارند. برخی تحقیقات نشان میدهد که نحوه یادگیری، تفکر و واکنش کودک به استرس در طول زندگی ممکن است با قرار گرفتن در معرض SRIها، قبل از تولد تغییر کند.
اما استرس ناشی از افسردگی و اضطراب درمان نشدهی مادر نیز میتواند بر کودک او تأثیر بگذارد. سطح بالای استرس باعث افزایش سطح برخی از هورمونها مانند کورتیزول میشود که از جفت و سد خونی مغزی عبور میکنند و ممکن است رشد و تکامل مغز کودک را تحت تأثیر قرار دهند و همچنین با اختلالات خلقی در اواخر زندگی نیز مرتبط است.
نگرانی در مورد مواجهه با SRI در رحم بلافاصله پس از معرفی داروها در اواخر دهه 1980 مطرح شد. پس از تولد، نوزادان در معرض علائمی مانند بیقراری، مشکلات تغذیه و بی ثباتی در دمای بدن قرار گرفتند. این سندرم سازگاری پس از زایمان شناخته میشود و در حدود 30 درصد از نوزادان در معرض داروهای ضدافسردگی اتفاق میافتد. اما در حدود 10 درصد از نوزادانی که در معرض این داروها قرار ندارند، نیز وجود دارد. علائم به طور معمول در روز سوم پس از به دنیا آمدن نوزاد نشان داده میشوند و تا دو هفته ادامه دارند. این سندرم معمولاً خفیف است و به ندرت منجر به علائم طولانی مدت، عوارض یا نیاز به درمان میشود.
مطالعات
صدها مطالعه در مورد مواجهه جنین با SRI و نقایص مادرزادی بررسی شده است. تنها الگوی ثابت ایجاد شده، افزایش خطر نقایص قلبی پس از مصرف سه ماهه اول داروها، به ویژه پاروکستین است. پاروکستین با نامهای تجاری Paxil و Seroxat به فروش میرسد. یک متاآنالیز نشان داد که نوزادان زنانی که در دوران بارداری این دارو را مصرف میکنند، یک درصد احتمال نقص قلب دارند. در حالی که این احتمال، در باقی زنان 0.7 درصد است.
اما یک مطالعه بر روی بیش از 848000 زن باردار از دانمارک نشان داده است که خطر نقص قلب در نوزادان زنانی که به مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری ادامه میدهند و زنانی که حداقل از سه ماه قبل از بارداری، مصرف این داروها را قطع میکنند، مشابه است. این تشابه نشان میدهد، اختلال خلقی زمینهای ممکن است دلیل آن 0.3 درصد افزایش خطر باشد.
برخی مطالعات نیز ایمنی SRIها را به صورت گروهی بررسی کردهاند. برخی دیگر خطرات مرتبط با مصرف هر یک از داروها، بصورت تنهایی را به صفر رساندهاند. به عنوان مثال، مطالعهای که در سال 2017 منتشر شد، حدود 18500 زن را در شهر کِبِک، مرکز ایالت کبک کانادا، بررسی کرده بود که در سه ماهه اول بارداری خود یکی از 19 داروی ضد افسردگی (SRI و سایر داروها) را مصرف کرده بودند. نتایج این مطالعه نشان داد فقط سیتالوپرام (Celexa) خطر ابتلا به ناهنجاریهای مادرزادی را افزایش میدهد.
هشدار
با این حال، سیمون ویگود به زنان و پزشکان در مورد تصمیمگیری بر اساس نتایج چنین مطالعاتی هشدار میدهد. زیرا پزشکان گاهی اوقات نتایج متناقضی را گزارش میدهند. همچنین او میگوید، اطلاعات حاصل از مطالعهای که نشان میدهد برخی داروها اثر منفی بیشتری بر روی مادر و جنین دارند، نباید جدی گرفته شود. زیرا هیچ مدرک ثابتی وجود ندارد که نشان دهد که داروی خاصی بیشتر از یک داروی دیگر ایمن است یا نه.
اثرات رشدی
تحقیقات در مورد اثرات رشدی داروهای ضدافسردگی نیز بینتیجه بوده است. به عنوان مثال، مطالعات اولیه ارتباط بین مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری و اوتیسم را گزارش کردند، اما تحقیقات بزرگتر و جدیدتر نشان داد که با اینکه نوزادان مادران مبتلا به افسردگی در معرض خطر ابتلا به اوتیسم هستند، اما هیچ مدرکی مبنی بر اینکه داروهای ضدافسردگی باعث ایجاد این بیماری میشوند، وجود ندارد.
تیم اوبرلندر (Tim Oberlander)، متخصص اطفال و محقق در انستیتوی تحقیقات بیمارستان کودکان در ونکوور کانادا، چندین گروه از زنان و کودکان را مورد مطالعه قرار داده و دریافته است که مادرانی که از SRIها استفاده میکنند، اضطراب فرزندانشان را در 3 یا 6 سالگی افزایش مییابد.
با این حال، در بین نوزادان 6 ماه تا 10 ماهه، نوزادان مادرانی که تحت مصرف SRIها قرار میگیرند، نسبت به نوزادان زنان افسرده، زودتر صداها و کلماتی که میشنوند را تشخیص میدهند و درک میکنند. برخی از کودکان شش ساله که در معرض SRI هستند در شرایط استرسزا در خانه از انعطافپذیری بیشتری نسبت به فرزندان مادران افسرده برخوردار هستند. در سن 12 سالگی نیز برخی از آنها مهارت تفکر و توجه بهتری دارند. اوبرلندر تأکید میکند، هنوز مشخص نیست که آیا این اثرات میتواند به داروها، خلقوخوی مادر، ژنتیک، زندگی خانوادگی یا ترکیبی از عوامل مربوط شود یا خیر.
عوارض افسردگی مادر
نتایج تحقیقات در مورد تأثیرات افسردگی و اضطراب در دوران بارداری بسیار واضح و سازگار است. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد مسائل مربوط به سلامت روان با پرهاکلامپسی، زایمان زودرس، وزن کم نوزاد هنگام تولد، تأخیر در رشد و چالشهای رفتاری و عاطفی مرتبط است. دو تحقیق انجام شده، گزارش کردهاند که افسردگی و اضطراب خطر پرهاکلامپسی را سه برابر میکند. همچنین در صورت عدم درمان میتواند برای مادر و کودک کشنده باشد. از طرفی در تحقیقی که بر روی بیش از 5000 زن انجام شد، مشخص شد، هنگامی که مادری از افسردگی رنج میبرد، خطر زایمان زودرس 40 درصد افزایش مییابد.
تحقیقات انجام شده در چندین دههی گذشته نشان میدهد، نوزادان تازه متولد شدهی مادران افسرده، فعالیت کمتری دارند. تحریکپذیرتر هستند و آرام کردن آنها نیز دشوارتر است. کودکان زنان مبتلا به اضطراب و افسردگی، بیشتر دچار بیماری روانی و بیشفعالی میشوند.
اضطراب و افسردگی درماننشده میتواند بر سلامت جنین در حال رشد، تأثیر منفی بگذارد. زیرا مادر ممکن است خوب غذا نخورد، ورزش نکند یا خواب کافی نداشته باشد. او حتی ممکن است از مراقبتهای دوران بارداری خودداری کند. به خوددرمانی با داروهای مختلف بپردازد. از مصرف الکل دوری نکند، که هر یک از اینها، میتواند منجر به عوارض زیادی شود. به طرز غمانگیزی، برخی از زنان در اثر افسردگی جان خود را میگیرند و خودکشی میکنند. افسردگی درمان نشده در دوران بارداری همچنین بزرگترین عامل خطر ابتلا به افسردگی پس از زایمان است، که میتواند منجر به روابط ضعیف مادر و کودک و مشکلات رشد و سلامت کودک شود.
خطر افسردگی درمان نشده در طول بارداری، به طور قابل توجهی بیشتر از خطر مرتبط با مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری است. اما این بدان معنا نیست که انتخاب مصرف داروها در طول بارداری تصمیمی آسان برای مادر است.
تصمیمگیری
هنگامیکه ماندانا و همسرش برای تشکیل خانواده آماده شدند، او در گوگل در مورد خطرات مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری به جستجو پرداخت. وی در نهایت تصمیم گرفت که میخواهد مصرف داروها را قطع کند. او شش سال بود که داروهای ضدافسردگی را مصرف میکرد و احساس میکرد نسبت به قبل در جایگاه سلامت بهتری قرار دارد. او تازه ازدواج کرده بود. از کارش راضی بود و چشم به راه مادر شدن بود. احساس نمیکرد به داروی ونلافاکسین احتیاج دارد. او میگوید: “من میخواستم تا آنجا که ممکن است بارداری سالمی داشته باشم. من با خود گفتم، چرا اگر میخواهم انسانی را در بدنم رشد دهم، داروهای خطرناک را وارد بدنم کنم؟”
اطلاعات پزشکان
ماندانا تصمیم خود را با دکترش در میان گذاشت و دکتر نیز از وی حمایت کرد. دکتر به او گفت بهترین کار این است که با عدم مصرف داروها، خطرات مرتبط با دارو را کاهش دهد. دکتر از او خواست كه هرگز به انجام ندادن این کار فکر نکند و فوراً این داروها را ترک کند. اما او تاثيرات افسردگی و اضطراب درمان نشده بر روی نوزاد را به ماندانا نگفت. در حقیقت، نه دکتر دوران باروری وی و نه دکتر زایمان او هیچکدام از این خطرات به او چیزی نگفتند.
سیمون ویگود در این رابطه میگوید، بخشی از مشکل این است که برای پزشک زنان و زایمان، یا پزشک خانواده بسیار دشوار است که در مورد تمام مطالعات در مورد عوارض داروهای ضدافسردگی، اطلاع داشته باشد. جستجوی عبارت “داروهای ضدافسردگی و بارداری” در موتور جستجوی تحقیقات پزشکی PubMed بیش از 3300 نتیجه را نشان میدهد.
فشارهای اجتماعی
علاوه بر این، فشارهای اجتماعی نیز در این موضوع نقشی مهم ایفا میکنند. ویگود با بیان اینکه افسانهای همیشگی با باور اینکه، بیماری روانی یک اختلال پزشکی واقعی نیست، وجود دارد، میگوید: “زنان احساس گناه و فشار زیادی را تحمل میکنند. آنها دائما سعی میکنند، مطمئن شوند هیچ کاری برای آسیب رساندن به نوزاد در حال رشدشان انجام نمیدهند. به همین دلیل این تصمیم بسیار پیچیدهای است که آیا داروها را مصرف کنند یا خیر. از آن طرف، درمان یک امر اختیاری است.
در حقیقت، انجمن متخصصان زنان و زایمان کانادا میگوید هیچ مدرکی مبنی بر خطر عدم استفاده از داروهای ضدافسردگی از زنان باردار وجود ندارد. در بیانیه موضع سازمان آمده است: “خطرات افسردگی درمان نشده در دوران بارداری قابل توجه و مستند است، در حالی که خطرات مربوط به قرار گرفتن جنین در معرض داروهای ضدافسردگی کمتر مشخص است.”
دلایل مصرف
وقتی خانمها برای صحبت در مورد ادامه مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری وارد دفتر ویگود میشوند، او کار خود را با بررسی دلیل اصلی استفاده از دارو آغاز میکند. ویگود همراه با مادر باردار، با هم بررسی میکنند که افسردگی چقدر جدی بوده، درمان آن چقدر دشوار بوده و احتمال عود آن وجود دارد یا خیر. او میگوید: “موارد مختلفی وجود دارد که باید در نظر بگیریم. اما متأسفانه، ما یک توپ کریستالی و شفاف در دست نداریم و نمیتوانیم در مورد نتایجی که در نهایت میگیریم، تضمین کنیم. هر چه شدت افسردگی شدیدتر باشد، واضح است که احتمالاً خطر مصرف داروهای ضدافسردگی از مزایای مصرف این داروها، بیشتر نیست.”
افسردگی خفیف یا متوسط
سیمون ویگود احتمالا، برای زنان مبتلا به افسردگی خفیف یا متوسط پیشنهاد کند، که اگر سعی دارند باردار شوند، مصرف داروها را ترک کنند و روان درمانی را امتحان کنند. زنانی که در دوران بارداری به افسردگی خفیف یا متوسط مبتلا میشوند، باید با روان درمانی شروع کنند، درمانی که به اندازه داروهای ضدافسردگی در موارد خفیف موثر است. در صورت عدم بهبود یا بدتر شدن علائم، دارو را معرفی میکنند.
روان درمانی
ذهن آگاهی (mindfulness)، مراقبه (meditation)، خواب بهتر، ورزش و کاهش عوامل استرسزای زندگی نیز میتوانند به بهبود سلامت روان زن کمک کنند. داروهای ضدافسردگی معمولاً برای زنان مبتلا به افسردگی شدید و کسانی که به روان درمانی پاسخ نمیدهند یا نمیتوانند چندین هفته منتظر بهبود علائم خود باشند، ضروری است. با این حال، داروهای ضدافسردگی برای همه افراد مفید نیستند. بنابراین مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری برای اولین بار، میتواند کودک را در معرض خطرات دارو و افسردگی قرار دهد.
اوبرلندر میگوید: “این را به یاد داشته باشید که عدم درمان افسردگی، یک گزینه برای انتخاب راهحل نیست. مسئله، ریسک و سود است. بنابراین ما باید هنگام انتخاب بین این دو بسیار مراقب باشیم. این تصمیمی است که مادران باید همراه با پزشکان با هم بگیرند. نمیشود، یک نسخه را برای همه پیچاند.”
تغییر داروها یا کاهش دوز
احتمال دارد، برخی پزشکان، تغییر داروها یا کاهش دوز قبل یا حین بارداری را در این مورد پیشنهاد دهند. اما سیمون ویگود این کار را توصیه نمیکند. داروهای ضدافسردگی مختلف، برای افراد مختلف موثر است و تغییر یک داروی موثر به دارویی که قبلاً آزمایش نشده یا کاهش دوز دارو ممکن است منجر به عود بیماری شود.
برخی از پزشکان همچنین پیشنهاد میکنند برای کاهش اثرات پس از زایمان همچون افسردگی پس از زایمان، دوز داروی افسردگی زنانی که نزدیک به زایمان هستند، کاهش یابد. اما بهتر است بدانید، بهبود این بیماری وابسته به دوز است. به همین دلیل، سیمون ویگود به شدت مانع ایجاد تغییرات در دارو قبل از بارداری، حین بارداری و پس از زایمان میباشد. زیرا این کار، خطر عود بیماری را بیشتر میکند. همچنین برخی از خانمها ممکن است در اواخر بارداری نیاز به افزایش دوز خود داشته باشند، زیرا عملکرد کبد در این مرحله سرعت بیشتری میگیرد و داروها را سریعتر متابولیزه میکند.
مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری زیر نظر پزشک
زنانی که تصمیم به قطع مصرف داروهای ضدافسردگی در بارداری میگیرند، باید این کار را زیر نظر پزشک خود انجام دهند. پزشک بسته به شدت اختلال خلقی، نوع دارو، مدت زمان مصرف آن و دوز مصرفی، برای قطع مصرف دارو در طی چند هفته یا حتی چند ماه، همراه با آنها در برنامهریزی یک پلن اقدام خواهد کرد.
این کار به کاهش اثرات قطع مصرف دارو کمک خواهد کرد. اثرات قطع مصرف دارو، شامل علائمی شبیه به علائم آنفولانزا، تحریکپذیری، احساس شوک الکتریکی و حتی افکار خودکشی است. ماندانا میگوید، وقتی به آهستگی مصرف ونلافاکسین را قطع کرد، سردرد، حالت تهوع، سرگیجه و عدم توانایی در تمرکز به سراغ او آمد. او میگوید: “من شبیه زامبی بودم.”
بارداری ناخواسته
برای زنانی که بارداری برنامهریزی نشده (ناخواسته) دارند، قطع مصرف دارو در صورت احتمال حاملگی بصورت یکباره، توصیه نمیشود. زیرا اثرات قطع مصرف را تشدید میکند. محققان نمیدانند که آیا این امر ممکن است بر کودک تأثیر منفی بگذارد یا خیر.
برنامهریزی پیش از بارداری
تقریباً سه چهارم افرادی که حداقل سه سال از داروهای ضدافسردگی استفاده میکردهاند، دچار علائم منفی ترک داروها میشوند. بنابراین اگر ترجیح میدهید مصرف این داروها را متوقف کنید، بهتر است برنامهای برای اطمینان از برخورداری از حمایت دیگران داشته باشید. برای مثال از خواهر یا مادرتان بخواهید کنار شما باشند. یا میتوانید از محل کارتان، مرخصی بگیرید.
زنانی که نگران قرار گرفتن داروهای از پیش مصرفشده در معرض جنین هستند، باید قبل از اقدام به بارداری یک یا دو دوره قاعدگی صبر کنند تا اطمینان حاصل کنند، دارو از بدن آنها خارج شده است. البته به این مسئله نیز توجه داشته باشید که ممکن است مدت زیادی طول بکشد تا باردار شوید، که همین مسئله میتواند استرسزا باشد و به طور بالقوه منجر به عود افسردگی شما شود.
دوران شیردهی
بیشتر داروهای ضدافسردگی (نه همه) در دوران شیردهی ایمن در نظر گرفته میشوند. زیرا کمتر از 10 درصد دارو به شیر مادر میرسد. پنج تا 10 برابر کمتر از میزانی که به جنین داخل رحم میرسد. با این حال، برخی از داروها فاقد استدلالات قوی برای ایمن بودن در دوران شیردهی هستند و ممکن است نوزادان را خوابآلوده یا دچار اثرات قطع دارویی که پیش از این نام برده شد، کنند. سرترالین (Zoloft) اغلب در دوران شیردهی توصیه میشود زیرا مقدار کمی از این دارو به شیر مادر وارد میشود.
اهمیت سلامت روان مادران
پس از سقط جنین، ماندانا یک ماه معالجه باروری را تعطیل کرد. زیرا او و همسرش در غم سقط جنین عزادار بودند. برای کمک به کنار آمدن، او دوباره قرصهای ونلافاکسین با دوز کم را مصرف کرد. او طی دو هفته احساس بهتری پیدا کرد.
وقتی این زوج تصمیم گرفتند آخرین انتقال جنین فریزشدهی خود را انجام دهند، ماندانا با حمایت پزشکان خود به مصرف ونلافاکسین ادامه داد. او میگوید: “من واقعاً باید مزایا و معایب مسائلی را که از نظر علمی بر آنها واقف هستن و مسائلی که منجر به بهترین کیفیت زندگی برای من و خانوادهام میشود را بسنجم. من به این نتیجه رسیدم که داروهای ضدافسردگی به من این امکان را میدهند آرامتر باشم و استرس کمتری داشته باشم. داشتن چنین شرایطی برای کودک من و بچههای دیگری که دارم، بهتر است. آنها به من نیاز دارند و من بدون مصرف این داروها، نمیتوانم مادر خوبی برای آنها باشم. “
در حالی که ماندانا در طول بارداری، بصورت روزانه، قرصهای خود را مصرف میکرد، همچنان از خود میپرسید که ممکن است این داروها چه تاثیری بر کودکم داشته باشند. اما او هنوز مطمئن است که تصمیم درستی گرفته است. پسرش در ماه آبان گذشته سالم به دنیا آمد. او میداند که نه ماه منتهی به تولد فرزندش، اگر دارو مصرف نمیکرد، بسیار متفاوت بود.
مطالب مرتبط
- اسباب بازیها
- اقدام به باردار شدن
- انضباط کودک
- باردار بودن
- باردار شدن
- بارداری
- تاثیر والدین
- جشنهای تولد
- خانواده
- خردسالان
- خواب کودک
- دندان درآوردن
- دوران نوزادی
- رشد کودک
- زایمان
- زندگی خاوادگی
- سایر
- سبک
- سلامت بارداری
- سلامت خانواده
- سلامت کودک
- سلامتی زنان
- سیسمونی نوزاد
- شیردهی
- غذای کودک
- فعالیتها
- فهرست
- قولنج
- کودک
- کودک نو پا
- کودکان استثنائی
- مراقبت از نوزاد
- مراقبتهای پس از زایمان
- ناباروری
- هفتههای بارداری