مقدمه
افسردگی پس از زایمان یکی از مشکلاتی است که مادران پس از زایمان تجربه میکنند. این مشکل در کنار سایر مسائل دیگر که مادران دارند، شرایط را برای آنها دشوار و سختتر میکند. اما جای هیچ نگرانی نیست، چرا که راهکارهایی وجود دارد که میتوانید آن را درمان کنید. ما در این مطلب برای کمک به مادران عزیز در این زمینه به توضیح در مورد درمان افسردگی پس از زایمان از زبان یک مادر پرداختهایم.
مشکلات پس از زایمان
آیا در مورد مشکلات پس از زایمان اطلاعاتی دارید؟ پس دردهای پس از زایمان، مشکلات پوستی، عدم تمایل رابطه جنسی مادران پس از زایمان، کاهش وزن مادران و … برخی از این مشکلات هستند. در دوران پس از زایمان شما فقط با مسائل و مشکلات بدن خود مواجه نیستید، بلکه مشکلات روحی دیگری نیز هستند که شما را آزار میدهند. به عنوان مثال، PTSD پس از زایمان، اختلال وسواسی اجباری پس از زایمان و افسردگی پس از زایمان از جمله این موارد هستند. آیا میدانید که افسردگی پس از زایمان یکی از مشکلات مهم بعد از زایمان است؟ فرقی ندارد که شما زایمان طبیعی یا سزارین داشتهاید، در هر صورت ممکن است دچار این مشکل شوید. بنابراین بهتر است از قبل برای آن آماده باشید.

تجربه یک مادر
افسردگی پس از زایمان تقریبا من را از پای درآورده بود. اما راهکارهایی را متوجه شدم که توانستم سلامت روان خود را دوباره بازگردانم. من پس از اولین زایمان خود دچار اندوه تازهمادران شدم. اندوه تازهمادران یک دورهی کوتاه مدت پس از زایمان است که حدود 80 درصد مادران آن را تجربه میکنند. علائمی شبیه افسردگی، گریه، اختلال رفتاری و … دارد. با وجود این تجربه، در بارداری دوم، خود را برای اتفاقات مشابه این مسئله آماده کردم.
در زایمان دوم خود، با وجود اینکه در هفته 41 بارداری زایمان کردم، اما زایمان راحتی داشتم و تجربهی مثبتی را برای من به همراه داشت. به میزانی شرایط خوب بود که من بعد از 8 ساعت از بیمارستان مرخص شدم و حتی بیرون رفتم. احساس خوبی داشتم و زندگی در سطح خیلی خوبی برای من بود.
شروع افسردگی
با وجود اینکه همه چیز خوب بود، اما به طور ناگهانی در روز سوم زایمان افکار منفی در ذهن من ایجاد شد. فکرهایی مانند: “تو نمیتوانی از عهده این کار برآیی” مادری برای من سختترین کار است” یا “من مادر خوبی نخواهم شد”، را با خود مرور میکردم. بعد از این افکار ترسناک من از نظر ذهنی وارد تاریکترین و سختترین دوران زندگیام شدم. در روز پنجم، با اکراه به همسر خود گفتم که نه تنها افکار بدی در سر دارم، بلکه همزمان به خودکشی نیز فکر میکنم. بعد از اینکه همسر من این را شنید من را به بیمارستان برد و تیم اورژانش و روانپزشکهای بیمارستان وضعیت من را بررسی کردند. در تمام این مدت فقط با خود فکر میکردم که “چطور این اتفاق برای من افتاد؟”
مدت زمان
حدود چند هفته بعد از این ماجرا، من برای نجات از وضعیت ترسناک خود تصمیم گرفتم که کاری انجام بدهم. من تلاش زیادی کردم تا راهی برای خروج از این افکار تاریک و وحشتناک که هر لحظه از روز من را درگیر میکرد و حتی خوابیدن را برای من تقریبا غیر ممکن کرده بود، پیدا کنم.
بعد از چهار ماه پس از زایمان، وضعیت من بهتر شد، حتی میتوانم بگویم که نسبت به سالهای گذشتهی زندگی خود نیز شادتر شدهام. من در این لحظه دیگر حالتهای افسردگی را ندارم و از این سفر جدید و مادر بودن بسیار لذت میبرم.
اگر در یک مکان تاریک از سفر جدید مادر شدن خود گیر کردهاید، نگران نباشید. چرا که راهکارهایی برای خارج شدن از این وضعیت وجود دارد. من قول میدهم که اگر تلاش کنید قطعا از این تونل تاریک به سمت نور راه خروج را پیدا خواهید کرد. در ادامه نکاتی که به من کمک کردند را توضیح دادهام.
راهکارهای درمان
در این قسمت 12 راهکار مفید برای کمک به مادران در درمان افسردگی پس از زایمان آورده شده است. با این راهکارهای ساده شما میتوانید خیلی سریع به زندگی عادی و قبلی خود بازگردید.

اطلاع به دیگران
سختترین لحظه برای من این بود که در حال برنامهریزی برای پایان دادن به زندگیام بودم. از آنجایی که من در زمینهی سلامت روان کار میکنم، میدانستم که وضعیتی که دارم چقدر جدی است و میتواند خطرناک باشد. بنابراین خود را تحت فشار گذاشتم که آن را با همسر یا والدین خود در میان بگذارم. تصمیم گرفتن به اینکه این مسئله را بگویید سخت است اما بیان آن سختتر است. با این حال باید تمام تلاش خود را بکنید و این کار را انجام بدهید. بنابراین، اگر برنامه یا افکار منفی و نادرستی دارید، به اطرافیان خود بگویید و آنها را در جریان وضعیت خود قرار دهید.
پذیرش کمک
من فردی بودم که به اینکه تنهایی کاری را انجام میدادم، افتخار میکردم. اما در شرایطی که داشتم باید این غرور را کنار میگذاشتم و هر کمکی را از سمت دوستان و خانوادهام قبول میکردم. اینکه کمک دیگران را قبول کردم در من احساس گناه و آسیبپذیر بودن را ایجاد کرد، اما میدانستم که این بهترین راهکار برای خانوادهام و بهبودی خود من است.
درخواست کمک
برخی از افراد ممکن است به طور غریزی تشخیص بدهند که شما به چه چیزی نیاز دارید، درحالی که باید بگویم که اکثر این افرادی که میخواهند به شما کمک کنند، نمیدانند به شما چگونه کمک کنند. شجاعت و آسیبپذیری بسیاری لازم بود تا از دوستان و خانوادهام کمک بگیرم. اما میدانم که این کار را برای آنها و هم برای سلامت خودم انجام میدادم. بنابراین به خودم فشار آوردم تا این احساس گناه را کنار بگذارم.
پذیرش گزینههای مختلف درمانی
گزینههای مختلف درمان را قبول کنید. گزینههای مختلف درمان افسردگی پس از زایمان و ایدهی مصرف دارو در دوران شیردهی من را عصبی کرد. در نهایت قبول کردم که به عنوان بخشی از برنامه درمانی خود به دارو نیاز دارم و مصرف آن را شروع کردم. من از اینکه این تصمیم را گرفته بودم، از خود سپاسگزار بودم. دارو برای همه مناسب نیست، اما معتقدم که برای من ضروری و مهم بود و باید آن را استفاده میکردم. بنابراین با توجه به شرایطی که شما دارید، پزشک برای شما درمانهایی را پیشنهاد میکند. سعی کنید در مقابل درمانهایی که پزشک به شما پیشنهاد میکند، مقاومت نکنید و درمانها را درست انجام بدهید.
پیشنهاد میکنیم برای کسب اطلاعات در مورد داروهای درمان افسردگی پس از زایمان، مقالهی دریافت دریافت داروی PPD را از سایت بهترین مادر مطالعه کنید.
نوشتن افکار
یکی از درمانهای کلیدی برای افسردگی پس از زایمان خواب است. این درحالی بود که من شبها بیدار بودم و هزاران فکر را در ذهن خود مرور میکردم. هر شب قبل از خواب، هر فکری را که در ذهنم بود، بدون قضاوت یا تردید یادداشت میکردم. نوشتن این افکار باعث شد ذهن من از این مسائل خالی شود و بهتر بتوانم بخوابم. بنابراین شما هم این راهکار را امتحان کنید. نیازی نیست این نوشتهها را نگهدارید، میتوانید بعد از نوشتن افکار خود آنها را دور بیندازید.

تنهایی
سعی کنید مدتی را به تنهایی خودت اختصاص بدهید. دائما احساس میکردم که خود را گم کردهام. به همین دلیل سعی کردم مدتی را تنها باشم. این تنهایی به من کمک کرد تا لحظات کوتاهی را برای خود داشته باشم. لحظاتی خارج از مادر بودن و مسئولیتی که داشتم، برای من همراه با آرامش بود. برای این مدت زمان کوتاه میتوانید پیادهروی، نوشیدن یک قهوه و یا قدم زدن با حیوان خانگی را در برنامهی خود داشته باشید.
شناسایی علائم
شناخت علائم در مورد هر بیماری بسیار کمککننده است. زمانی که سرفه و گرفتگی بینی دارید، متوجه میشوید که به سرماخوردگی مبتلا شدهاید و میدانید که این بیماری دائمی نیست و به زودی خوب خواهید شد. همین مسئله در مورد افسردگی پس از زایمان نیز صدق میکند. افکاری مانند “من باید فرار کنم، من یک مادر وحشتناک هستم، هرگز بهتر نخواهم شد و …” همگی از علائم افسردگی پس از زایمان است. به عنوان یک مادر قبول کنید که این علائم موقت است و دائمی و واقعی نیست.
برنامهریزی لحظهای
سعی کنید برای زمانهای کوتاه برنامهریزی کنید. من خود قبل از این اتفاق برای هفتهها و حتی ماهها برای تمامی کارهای خود برنامهریزی داشتم. اما این کار در دوران افسردگی پس از زایمان امکانپذیر نبود. حتی برنامهریزی برای کارهای بعد از آن روز نیز برای من سخت بود. بنابراین شروع به تمرکز روی یک لحظه کردم و سعی کردم در کوتاه مدت برنامهریزی کنم. به عنوان مثال، زمان بیدار شدن از تخت، این گونه برنامهریزی میکردم: “بعد از بیدار شدن از خواب، دوش میگیرم، وضعیت نوزاد خود را بررسی میکنم، در صورت بیدار بودن نوزادم، شیردهی میکنم، ناهار آماده میکنم و …” این برنامهریزی لحظهای به من کمک کرد تا در طی روز سردرگم نباشم.
خودگویی مثبت
خودگویی مثبت را تمرین کنید. سعی کنید در مقابل افکار مزاحمی که دارید جملات مثبت به کار ببرید. وقتی افکار زشت و نادرست در ذهن من شدت میگرفتند، من سعی میکردم جملات مثبتی مانند، “من میتوانم، من این کار را انجام میدهم” را با خود با صدای بلند و چندین بار در روز تکرار میکردم.
ورزش
در روز در روشنایی و نور ورزش کنید. در ابتدا ایدهی ورزش کردن برای من بسیار دور از ذهن بود. حتی خروج از اتاق تاریک نیز برای من غیر ممکن بود. با این حال باید بدانید که اندورفینهایی که از یک پیادهروی کوتاه و در نور روز دریافت میکنید، بسیار مفید هستند. من با نشستن در اتاقی که نور داشت شروع به ورزش کردم و در نهایت در برنامهی خود یک پیادهروی در انتهای روز را داشتم.

جشن برای موفقیتهای کوچک
سعی کنید برای پیروزیهای کوچک خود جشن بگیرید. در زایمان اولی که داشتم شرایط خیلی بهتر بود، اما در زایمان دوم شرایط فرق داشت. در زایمان دوم خود سعی میکردم کارهای کوچک خود مانند مرتب غذا خوردن و حتی خندیدن را بزرگ جلوه بدهم و جشن بگیرم. شما نیز کارهای کوچک خود را جشن بگیرید و مطمئن باشید که این پیروزیهای کوچک در نهایت به پیروزیهای بزرگ تبدیل میشوند.
عدم پایداری دورهی افسردگی
بدانید که این دورهی تاریک و وحشتناک نیز به اتمام خواهد رسید. شما از این وضعیت عبور خواهید کرد و روزهای بهتری در راه است. ضروری است که این مسئله را باور داشته باشید، حتی اگر تمام تارهای وجود شما به شما بگویند که این مسئله امکانپذیر نیست. من به تمام روزهای خود از ده امتیاز، امتیاز میدادم. اکثر روزها 0 یا 1 بودند اما در نهایت این امتیازها به 2 و 3 رسیدند. این وضعیت تا زمانی ادامه داشت که توانستم خود را پیدا کنم و بتوانم به خود بگویم که “من هستم و میتوانم”.
همه میدانند که درمان افسردگی پس از زایمان و تولد نوزاد سخت است. بنابراین بعد از این سختیها شما سزاوار این هستید که روزهای خوبی را در آینده داشته باشید. شما باید وعدهی داشتن روزهای خوب را به خود بدهید. به خود بگویید: “من کار بزرگی انجام میدهم، بنابراین سزاوار این هستم که بعد از این دورهی سخت به حال خوبی برسم و روزهای خوبی داشته باشم.”
مطالب مرتبط
- اسباب بازیها
- اقدام به باردار شدن
- انضباط کودک
- باردار بودن
- باردار شدن
- بارداری
- تاثیر والدین
- جشنهای تولد
- خانواده
- خردسالان
- خواب کودک
- دندان درآوردن
- دوران نوزادی
- رشد کودک
- زایمان
- زندگی خاوادگی
- سایر
- سبک
- سلامت بارداری
- سلامت خانواده
- سلامت کودک
- سلامتی زنان
- سیسمونی نوزاد
- شیردهی
- غذای کودک
- فعالیتها
- فهرست
- قولنج
- کودک
- کودک نو پا
- کودکان استثنائی
- مراقبت از نوزاد
- مراقبتهای پس از زایمان
- ناباروری
- هفتههای بارداری