مقدمه
هر چرخه تخمکگذاری برای یک زن، یک چرخوفلک احساسات برای پایان دادن به ناامیدی او است. زنانی هستند، که در عوض پذیرش شکست، تصمیم میگیرند، همچنان رو به جلو حرکت کنند. در ادامه مطلب همراه ما باشید تا تجربه تلاش یک مادر برای باروری که در نهایت به ناامیدی او انجامید و تصمیم او برای پایان دادن به درمان باروری را بخوانیم. این مادر کسی است که با وجود کنار گذاشتن درمانهای باروری، هرگز تسلیم شدن را انتخاب نکرد.
دور انداختن لوازم بارداری
یک روز تصمیم به جمعآوری وسایل مربوط به بارداریام گرفتم. وسایلی مانند قرصهای اسید فولیک، پیشبینیکنندههای دوران تخمکگذاری، تستهای بارداری، دماسنج بارداری، داروهای باقی مانده برای باروری. یک چیز دیگر هم بود، آخرین اما مهمترین آنها: عروسک باردار شدن که در تولد سی سالگیام برای خودم خریده بودم.
من و همسرم از تلاش برای باردار شدن دست برداشتیم. به بیرون رفتیم و کیسه پر از محصولات باروری را به سطل آشغال انداختیم. چیزی که شدیداً میخواستم، روشن کردن کبریت و آتش زدن آنها و تماشای شعلههای آتش بود. تا ببینم تمام آثار تلاش من برای باردار شدن در چهار سال گذشته در حال سوختن هستند. اما متأسفانه، ما در نزدیکی همسایگان خود زندگی میکنیم، بنابراین صرف ریختن این وسایل در زبالهدان کافی بود.
ناباروری غیرقابل توجیه
هنگامی که لوازم بارداری به پایین سطل زباله برخورد کرد، بلافاصله احساس خشم و عصبانیت ما، تسکین پیدا کرد. ما “ناباروری غیرقابل توجیه” را پذیرفته بودیم. ناباروری غیرقابل توجیه به معنای این است که هیچ کس نمیداند چرا ما نمیتوانیم باردار شویم. بعد از این انجام این کار، من و شوهرم راحت شدیم. زیرا اکنون میتوانستیم برای غذای خوشمزه به رستوران مورد علاقه خود برویم و بدون نگرانی و فکر کردن به اینکه “چه میشود؟”، کلی خوشگذرانی کنیم.
اوایل تلاش
در ابتدا تلاش برای باردار شدن بسیار جالب بود. تا اینکه چند ماه ناموفق را برای بارداری پشت سر گذاشتم. من احتمالاً باید در کلاسهای زیستشناسی دبیرستان توجه بیشتری به مطالب میکردم. زیرا اصلا نمیدانستم که فقط چند روز در ماه فرصت بچهدار شدن وجود دارد؟
نکته: بهتر است بدانید، بهترین زمان برای باردار شدن در روزهای منتهی به تخمکگذاری و خود روز تخمکگذاری است. اگر نمیدانید چه زمانی تخمکگذاری میکنید، به شما پیشنهاد میکنیم، مطلب علائم دوران تخمکگذاری در زنان، را مطالعه کنید.
اواسط تابستان در خانهای با تهویه ضعیف (به خصوص در اتاق خواب) زندگی میکردیم. من در حال کار پرفشار در محل کارم بودم. همچنین از همه دوستانم میشنیدم که در اولین یا دومین تلاش خود، موفق به بارداری شدهاند. با افزایش فشار، تلاشهای ناموفق ما خیلی کمتر سرگرمکننده میشد.
نتیجه نگرفتن
بعد از شش ماه، دریافت نتایج منفی پیاپی، نوبت به امتحان کارهای جدید برای باردار شدن رسیده بود. ما با رژیمهای غذایی مخصوص باروری، داروهای گیاهی همچون مکمل خزه دریایی، بررسی چرخه قاعدگی و طب سوزنی پیش رفتیم. شاید باورتان نشود ولی به یک رمال هم مراجعه کردم. وقتی میخواهید باردار شوید، برای هر چیزی که ممکن است مفید باشد هزینه میکنید. وقتی این کارها هم جواب نداد، من به یک کلینیک ناباروری ارجاع داده شدم. ما به طور رسمی 18 ماه در تلاش بودیم و من فقط 30 سال داشتم. باردار شدن میبایست آسان باشد، اینطور نیست؟
نکته: اگر شما هم در تلاش برای باردار شدن هستید، بهتر است بدانید، برخی محققان بر این باورند که داروهای باروری اثرات طولانی مدت بر زنان دارند. به شما پیشنهاد میکنیم مطلب بررسی اثرات طولانی مدت داروهای باروری را مطالعه فرمایید.
لقاح داخل رحمی و آزمایشگاهی
درمان باروری با نظارت بر چرخه تخمکگذاری و داروهای باروری و به دنبال آن سه دور لقاح داخل رحمی (IUI) و دو دور لقاح آزمایشگاهی (IVF) آغاز شد. هر چرخه من به این ترتیب پایان مییافت: یک تماس تلفنی از پرستار که به من اطلاع میداد، آزمایش بارداری، منفی است و یادآوری میکرد که در روز سوم چرخهام برای دور بعدی بازگردم. هزینه لقاح آزمایشگاهی و داخل رحمی، بسیار بالا بود. همزمان که بیشتر دوستان ما از این پول به عنوان پیشپرداخت یک خانه یا خرید ماشین استفاده میکردند، ما آن را صرف تلاش برای داشتن خانواده میکردیم.
هر چرخه تخمکگذاری، برای من یک غلتک عاطفی بود. هر بار که آنها به من میگفتند چند تخمک تولید کردهام یا شناگران (اسپرمهای) شوهرم چقدر خوب عمل میکنند، برای ما خوشحالی را به ارمغان میآورد. اما بعد از آن، با شنیدن خبر بد باردار نبودن از پرستار، امید ما به غم و اندوه تبدیل میشد.
پس از دریافت این اخبار ناخوشایند، روزها را با افسردگی، دراز کشیدن در رختخواب و تماشای تلویزیون به سر میبردم. سپس امیدواری من دوباره شروع میشد و همین چرخه را تکرار میکردیم.
پایان دادن به درمان باروری
نمیتوانم دلیل آن را توضیح دهم، اما باید اعتراف کنم، هرگز به طور کامل به انجام درمانهای باروری نپرداختم. من داستانهای موفقیت زیادی در مورد درمانهای باروری شنیدهام. نمیدانم چرا اما همیشه بخشی از وجودم احساس میکرد که این راهی برای صاحب فرزند شدن ما نیست. قبل از آخرین دور IVF، من و شوهرم در یک سمینار فرزندخواندگی ثبت نام کردیم تا در صورت عدم موفقیت، گزینههای دیگر خود را باز نگه داشته باشیم.
تمام امیدم را به آخرین مرحله IVF معطوف کردم. اما در پایان، نتیجه برایم مهم نبود. تلفن زنگ خورد و پیام مثل همیشه بود: “متاسفانه تست بارداری شما منفی است. روز سوم دوره تخمکگذاری بعدی خود، را برای دریافت نوبت بعدی وارد کنید.” به شکل عجیبی احساس راحتی کردم. رسماً تمام شد. من خیلی تلاش کرده بودم که به فرایندی که نسبت به آن تردید داشتم، اعتقاد داشته باشم و حالا که تمام شد، من و شوهرم میدانستیم که زمان کنار آمدن با شرایط و پایان دادن به درمان باروری است.
فرزندخواندگی
دو هفته بعد، ما به خانوادههایمان اعلام کردیم که قرار است فرزندخوانده بپذیریم. اولین بار بود که با جان و دل اعتقاد داشتم که پدر و مادر میشویم. اگر چه هنوز کار تمام نشده بود، اما اکنون احساساتم متفاوت بودند. در سمینار فرزندخواندگی، بالاخره احساس امیدواری کردم. فرزندخواندگی هم هزینههای زیادی را متحمل میشد، اما حتی اگر سالها طول بکشد تا بتوانیم فرزندی را به حضانت قبول کنیم، اما باز هم ضمانت بیشتری برای موفقیت وجود دارد.
آن شب، وقتی همه آثار تلاش برای باردار شدن را دور میانداختیم، میدانستیم که راهی جدید را انتخاب کردهایم:. آن راه چیزی نبود جز فرزندخواندگی. ما اکنون خود را پدر و مادر دو پسر زیبا مینامیم که هر روز به ما یادآوری میکنند که فرزندخواندگی گزینه مناسبی برای ما بوده است.
مطالب مرتبط
- اسباب بازیها
- اقدام به باردار شدن
- انضباط کودک
- باردار بودن
- باردار شدن
- بارداری
- تاثیر والدین
- جشنهای تولد
- خانواده
- خردسالان
- خواب کودک
- دندان درآوردن
- دوران نوزادی
- رشد کودک
- زایمان
- زندگی خاوادگی
- سایر
- سبک
- سلامت بارداری
- سلامت خانواده
- سلامت کودک
- سلامتی زنان
- سیسمونی نوزاد
- شیردهی
- غذای کودک
- فعالیتها
- فهرست
- قولنج
- کودک
- کودک نو پا
- کودکان استثنائی
- مراقبت از نوزاد
- مراقبتهای پس از زایمان
- ناباروری
- هفتههای بارداری