مقدمه

ابتدا بهتر است با مفهوم کولیک آشنا شوید. کولیک (قولنج) به گریه‌های طولانی و بدون مکث نوزاد، بیش از سه ساعت در روز که بیش از سه روز در هفته اتفاق می‌افتد و حداقل سه هفته ادامه پیدا می‌کند، می‌گویند. برای آشنایی بیشتر با کولیک، مقاله کولیک چیست؟ را مطالعه کنید. کولیک واقعا برای مدتی خانواده را نگران و خسته می‌کند. کولیک علت مشخصی ندارد و همین باعث بیشتر کلافه شدن والدین می‌شود. همچنین اکثر خانواده‌ها این دوران را تجربه کرده‌اند. تاکنون در رابطه با نگرانی‌های مادران مختلف در برابر کولیک فرزندانشان بسیار گفته‌ایم. برای مثال شما می‌توانید مقاله پشت سر گذاشتن دوران کولیک کودک از زبان یک مادر را مطالعه کنید. حال نوبت به بیان نگرانی‌ها و نقش پدر نوزاد کولیکی در برابر کولیک کودکان رسیده است. ادامه‌ی مطلب را همراه ما باشید تا نظرات یکی از پدران کودکان کولیکی را راجع به کولیک برای شما بگوییم.

احساسات

یکی از پدر‌ها می‌گوید: من بعد از سال‌ها متوجه شدم که تشخیص علت کولیک و درمان قطعی آن غیر‌ممکن است. می‌توانم بگویم گریه‌ی کودک کولیکی مثل شنیدن صدای ناخن کشیدن روی تخته سیاه گوش خراش است. یا مثل هر صدای دیگری است که برای اکثر مردم غیر‌قابل تحمل است‌. اما در واقع کولیک شبیه هیچ چیزی نیست. یادآوری دوران کولیک فرزندم، بیشتر از یادآوری هر اتفاق بدی که آن را قبلا تجربه کرده‌ام، برای من ناراحت‌کننده است.

تعریف کولیک

نوزاد - گریه - کولیک
نوزاد – گریه – کولیک

صبر کنید کمی بیشتر در مورد کولیک به شما بگوییم. کولیک با نام دیگری به نام قولنج نیز شناخته می‌شود. کولیک یک مدت زمان طول می‌کشد و یک تعریف پزشکی دارد. طبق این تعریف، اگر کودکتان مبتلا به کولیک باشد، چندین روز به‌ طور مداوم و ساعت‌های متوالی گریه می‌کند. در آن لحظه‌ای که کودک گریه می‌کند، برخی کارها شاید باعث توقف گریه او شوند. ولی گاهی ممکن است مشکل خاصی هم وجود نداشته باشد ولی کودک گریه کند.

تجربه یک پدر

ما یک کودک خوشحال و خندان داشتیم، اما ناگهان گریه‌های او شروع می‌شد. می‌توانم لحظه‌ای را به خاطر بیاورم که ساعت تقریبا 2 یا 3 بامداد بود و من در حال پرستاری از کودکم بودم. این ترفند را برای آرام کردنش انجام می‌دادم: او را بغل گرفته بودم و هی جلو و عقب می‌رفتم و او را آهسته تکان می‌دادم. از یک طرف اتاق به طرف دیگر می‌رفتم و او را به آرامی در آغوشم عقب و جلو می‌کردم.

 به نظر می‌رسید که او با این کار آرام می‌شود. اما حالا هیچ چیز او را آرام نمی‌کند. پوشک او را نیز چک کردیم. او را نوازش کردیم و کمی خنکش کردیم. شیر دادن با سینه را امتحان کردیم. حتی دمای بدن او را با دماسنج چک کردیم اما مشکلی نبود. سپس بعد از چند ساعت، پس از انتظار زیادی که کشیدیم، بالاخره او به خواب رفت.

طبیعی یا غیرطبیعی

گریه‌ی کودکم شدت گرفته بود. بچه‌ی بیچاره من. واقعا نگران بودم. چرا که او در حال پریشانی و ناآرامی به سر می‌برد. بدتر از آن، اینکه ما کاری از دستمان بر‌نمی‌آمد. تنها چیزی که در آن استرس به ذهنم رسید این بود که سوار ماشین شدم. با سرعت زیاد راندم تا داروخانه‌ای پیدا کنم و داروی مناسبی را برای رفع مشکل کودکم پیدا کنم. اکسیر، مسکن، ضماد، یا هر آنچه که به آن می‌گفتند اهمیتی نمی‌دادم. هر‍‌چه که بود من فقط می‌خواستم آن را از داروخانه بگیرم و به پسرم کمک کنم.

پیشنهاد ما: تاثیر گریپ واتر بر کولیک نوزاد

با خود می‌گفتم حتما این گریه‌های شدید چیز خیلی جدی‌ای است. اینطور نیست؟ مگر چه چیز دیگری باعث این نوع گریه‌ها می‌شود؟ سرو صدایی که او ایجاد می‌کرد مانند یک ساز درام بود.

 احساس می‌کردم که صدای گریه‌ی کودکم در جمجمه‌ام می‌پیچد، ساقه مغزم را می‌گیرد و هسته داخلی وجودم را تکان می‌دهد و می‌لرزاند. این عجیب‌ترین احساسی بود که تاکنون داشتم. گریه‌ی او ذهنم را به کا، به هم می‌ریخت. به کودکم نگاه کردم. او در یک تلاطم شدید بود. من هرگز ندیده بودم که کودکم انقدر عصبی و آشفته به نظر برسد. با خود فکر کردم آیا این طبیعی است که کودکم اینطور بی‌تابانه گریه می‌کند؟

پدر - نوزاد - کولیک - آرام کردن کودک
پدر – نوزاد – کولیک – آرام کردن کودک

بنابراین شروع به جستجو در اینترنت و وبسایت‌ها کردم. در یکی از این سایت‌ها من با کلمه کولیک و آمار مربوط به آن آشنا شدم. از آماری که دیدم متوجه شدم کولیک کاملا طبیعی است. آماری مثل اینکه کولیک برای هر یک نوزاد از پنج نوزاد اتفاق می‌افتد. کولیک در عصر‌ها اوج می‌گیرد و در نوزادان سه هفته تا سه ماهه رخ می‌دهد. این اتفاق در کشور‌های توسعه یافته بیشتر از کشور‌های در‌حال توسعه است و هیچ‌کس دلیل آن را نمی‌داند.

توضیحات

در آن لحظات سخت و آشفته‌ی دوران کولیک کودکم که درست نمی‌توانستیم فکر کنیم، من و همسرم صحبت کردیم. ما در مورد این نظریه بحث کردیم که کولیک کودکمان ممکن است ناشی از عدم تحمل لاکتوز باشد. یا شاید به دلیل ریفلاکس اسید معده باشد، زیرا که احتمال داشت کودکم به لبنیاتی که همسرم می‌خورد حساس باشد. شاید ارتباطی با افسردگی پس از زایمان نیز داشته باشد.

 ما با یک متخصص اطفال قرار ملاقات گذاشتیم. روز‌های قبل از ویزیت و ملاقات با دکتر خیال ما راحت بود از اینکه دکتر شاید بتواند برای کودکمان کاری کند. همچنین من فکر می‌کردم با رفتن به دکتر برای کودکم کار مفیدی انجام می‌دهیم. شاید دکتر بتواند چیزی را کشف کند و او را درمان کند.

در حالی که دکتر داشت پسر ما را معاینه می‌کرد ما هنوز امید داشتیم. پسرمان در آن زمان آرام بود. واضح بود که کودک کوچک ما مشکلی داشت. اما او هیچ نشانه‌ و علائمی از میزان ناراحتی خود در آن لحظه به دکتر نشان نداد. او تب یا علائم دیگری از بیماری نداشت. دکتر گفت احتمالا فقط کولیک است. من گفتم: چطور ممکن است این گریه‌های شدید فقط به دلیل کولیک باشد؟

نظر ما با نظر دکتر مغایرت داشت. گفتم: بسیار خوب. پس چگونه آن را درمان می‌کنید؟ امیدوار بودم پاسخ دکتر با آنچه قبلا در اینترنت خوانده بودیم متفاوت باشد. ولی وقتی دکتر گفت ممکن است هیچ درمانی وجود نداشته باشد احساس ناامیدی کردم. دکتر گفت که ما فقط باید از پس آن برآییم و این دوره را پشت سر بگذاریم.

تاثیر کولیک بر والدین

والدین نوزادان کولیکی
والدین نوزادان کولیکی

من واقعا با والدینی که هم اکنون این دوران را پشت سر می‌گذارند همدردی می‌کنم و آن‌ها را درک می‌کنم. هیچ‌کس به اوضاع و احوال والدین در دوران کولیک اهمیت نمی‌دهد. اگر چه با توجه به پریشانی حال کودک امری طبیعی است. هر چه زمان می‌گذرد، شب‌های متوالی، هفته‌ها، حتی ماه‌ها گریه هنوز ادامه دارد. در این مورد، وضعیت اسفبار والدین نیز شایسته است که دیده و شناخته شود.

 کولیک باعث می‌شود که والدین واقعا رنج ببرند. آنچه مهم است تشخیص علت کولیک و درمان آن است که در واقع نا‌امیدکننده است. من با اینکه تمام تلاشم را کردم تا نقشم را بعنوان نقش پدر نوزاد کولیکی به خوبی ایفا کنم، اما گریه شدید کودکم مانند صدای ابزار و اسلحه غیرقابل تحمل بود. گوش دادن به گریه‌های کودک برای ساعت‌ها، در بعد‌از‌ظهر واقعا کلافه‌کننده است و تاثیر زیادی روی والدین می‌گذارد. همچنین سر وصدایی که ایجاد می‌کند واقعا ما را دیوانه می‌کرد.

در آن لحظات کولیکی فرزندمان، همسرم و من به یکدیگر احتیاج داشتیم. من از محل کار به خانه می‌آمدم و همسرم از ساعت‌ها گوش دادن به گریه‌‌های کودکمان خسته شده بود. به همین دلیل نیاز به آغوش و نوازش، دلداری و کلمات محبت‌آمیز داشت. ما به حمایت یک دیگر نیاز داشتیم. در عوض این‌ها، ما دائم با هم دعوا می‌کردیم. زیرا اتفاق دردناکی برای پسرم رخ داده بود که از آن رنج می‌برد، ولی ما قدرت جلوگیری از آن را نداشتیم و به همین دلیل عصبی شده بودیم. ما ناامید و خسته شده بودیم و از این که کودکمان این همه گریه می‌کرد، ترسیده بودیم.

گاهی اوقات که از گریه‌ی کودکم کلافه می‌شدم فقط از او دور می‌شدم. من او را طبقه بالا در گهواره می‌گذاشتم و به طبقه پایین می‌رفتم. این برخلاف غریزه هر پدر و مادری بود. رها کردن پسرم در تخت‌خواب، کار بدی بود که من انجام می‌دادم و از ته دل ناراضی بودم. اما گاهی واقعا چاره‌ای نداشتم.

موقتی بودن کولیک

آنچه در مورد کولیک باید بدانید این است که کولیک موقتی است. البته این اشتباه را نکنید که بچه‌داری همیشه سخت است. دوران کولیک یک استثناء است. کولیک بالاخره از بین می‌رود و تمام می‌شود. گریه مکرر و غیر قابل تحمل ناشی از کولیک نوزاد، روزی متوقف می‌شود.

 دوران کولیک، برای ما مانند جهنمی بود که حال دیگر پایان یافته است. یک شب در ژانویه زمانی که پسر ما تقریبا چهار ماهه بود، به راحتی خوابش برده بود. من و همسرم داشتیم صحبت می‌کردیم. ناگهان متوجه شدیم که کودکمان نه امشب و نه شب قبل گریه نکرده است. یک هفته گذشت، سپس دو هفته. سپس یک ماه شد که باور کردیم همه چیز تغییر کرده است و کولیک کودکمان پایان یافته است. پایان یافتن کولیک فرزندم واقعا ما را خوشحال کرد و برای ما این اتفاق بسیار خوب بود. پس باید به شما بگوییم که این یک واقعیت است که کولیک موقتی است.

سخن آخر

با نگاهی به گذشته، متوجه شدیم که این سه ماه مثل یک تلنگر بود. کودک کوچک من الان خندان و خوشحال به نظر می‌رسد و دیگر هیچ علائمی از آن دوران آشفتگی کولیک نشان نمی‌دهد.

ما واقعا خوش شانس بودیم. چرا که علائم و گریه‌های کودکم می‌توانست یک بیماری جدی و دائمی را نشان دهد اما خوشبختانه کولیک بود. ما هیچ‌وقت علت کولیک کودکمان را کشف نکردیم. کولیک واقعا داشت رابطه‌ی من و همسرم را خراب می‌کرد. ما خوشبختانه توانستیم آن را پشت سر بگذاریم و دوباره به هم نزدیک شدیم. حس می‌کنم بعنوان یک پدر در نقش پدر نوزاد کولیکی وظیفه‌ام را به خوبی انجام دادم.

مردم بیشتر به داستان‌هایی که پایان آن به اوج داستان ختم می‌شود، تمایل دارند. در فیلم‌های هالیوود، نمایش‌های جنایی در تلویزیون، تریلر‌های تفریحی، در همه این‌ها چیزی که در واقع، حل شدنش غیر‌ممکن به نظر می‌رسد، در انتها درست می‌شود و بطور ناگهانی مشکل حل می‌شود. اگر کودک شما مبتلا به کولیک است. نقطه‌ای که در آن همه چیز غیرممکن و ناامیدکننده به نظر می‌رسد، اوج کولیک است. این موضوع موقتی است و مهم است که درک کنیم که از این‌ نقطه به بعد همه چیز بهتر می‌شود.