مقدمه
برای برخی زنان از شیر گرفتن کودکشان مانند آب خوردن آسان است. برای دیگر مادران، از شیر گرفتن کودک میتواند باعث مشکلاتی شود. مشکلاتی که به دلیل تاثیر از شیر گرفتن کودک بر مادر ایجاد میشود، حجم زیادی از علائم جسمی و تغییرات زیاد خلق وخو را در بر دارد. در ادامه در رابطه با تجربه یک مادر از افسردگی بعد از شیردهی صحبت خواهیم کرد.
تجربه یک مادر
یک سال پس از شیردادن به پسر سومم، رفتم تا برای بار میلیونم به او شیر بدهم، یک اتفاق بسیار عجیب رخ داد. این اتفاق این بود که حالت تهوع شدید داشتم و نمیخواستم به او شیر بدهم. من میدانستم که زمان از شیر گرفتن رسیده است، همان طور که قبلا در مورد دو نوزاد قبلیام این کار را کرده بودم.
واکنش شدید به از شیر گرفتن
از شیر گرفتنش چند هفته کامل طول کشید. از همان روشی که برای برادران بزرگش در حدود 14 ماهگیشان در پیش گرفته بودم، استفاده کردم. من انتظار داشتم تا کودک به راحتی بزرگ شود و بدون این که زندگیاش به من وابسته باشد، زندگی کند. تغییرات جسمی و عاطفی که به دنبال از شیر گرفتن او رخ داد غافلگیرکننده و طاقتفرسا بود. من علائمی مانند سردردهای ناتوان کننده، نوسانات اخلاقی، ناراحتی، اضطراب و رخوت داشتم که قبلا هرگز آنها را تجربه نکرده بودم. این حالتها مانند سندروم پیش از قاعدگی همراه با سرماخوردگی بود. این حالات از ماههای اول بارداری نیز شدیدتر بود.
بعد از چند بار جستجو در گوگل درباره علائمی که دارم فردی را یافتم که میتوانست به صورت آنلاین با افراد در ارتباط باشد. بعد از صحبت با او متوجه شدم که با یکی از بخشهای نادر اما سخت زندگی پس از زایمان مواجه شدم. این مشکل، واکنش شدید به از شیر گرفتن نام دارد. من میتوانم آن را فقط به عنوان مشکلات از شیر گرفتن توصیف کنم.
سردرگمی
من به دنبال توصیهها و مقالاتی در مورد مشکلات از شیر گرفتن نوزاد بودم. اما در گروههای شبکههای اجتماعی مخصوص مادران، راهنمایی دقیقی پیدا نکردم. حتی تحقیقات گستردهتری هم داشتم اما جواب خوبی یافت نشد. البته، من اطلاعاتی درباره اصول اولیه از شیر گرفتن پیدا کردم. اصول اولیه از شیر گرفتن در مورد جلوگیری از لخته شدن شیر و یافتن راههای جایگزین برای ارتباط با کودک است.
اما آن چه من تجربه میکردم، این نبود. من آزمایش بارداری دادم، نتیجهاش منفی بود. به دکترم مراجعه کردم او گفت: “این یک دوره گذرا است.” و با سایر مادران صحبت کردم و تجربیات زیادی به دست آوردم. خسته شده بودم و باید میفهمیدم چرا حالت تهوع دارم. من و همسرم حالا از آن چه برای من رخ داده است به عنوان جنبه تاریک از شیر گرفتن کودک یاد میکنیم.
تاثیر از شیر گرفتن کودک بر مادر
تحقیقات نشان نمیدهد که از نظر علمی، افسردگی پس از زایمان یا اضطراب در این زمان افزایش مییابد. دلیلش این است که مادران برای افسردگی بعد از شیردهی به طور مخصوص، تحت نظر گرفته نمیشوند. چون از شیر گرفتن یک مرحله موقت است و زمانش برای هر کسی متفاوت است. ممکن است یک نفر سه ماه پس از زایمان و دیگری سه سال پس از زایمان فرزندش را از شیر بگیرد. هنوز تحقیقات دقیقی درباره افسردگی بعد از شیردهی وجود ندارد. اگر چه تعداد زیادی از زنان گزارش دادهاند که تاثیر تغییرات هورمونی ناشی از شیردهی را احساس میکنند.
الکساندرا ساکس (Alexandra Sacks)، میگوید: “برخی از زنان نسبت به دیگران در برابر تغییرات هورمونی حساستر هستند. برخی از آنها تغییرات خلقی قابل توجهی در نزدیکی دورههای قاعدگی، دوران بارداری، پس از زایمان و از شیر گرفتن دارند. همه اینها حساسیتهای فردی است، بنابراین برخی احساس بهتر و بعضی احساس بدتری دارند.” دیگران اصلا متوجه تغییرات خلقی آنها نمیشوند. الکساندرا ساکس، روانپزشک باروری، نویسنده کتاب “آنچه هیچ کس به شما نمیگوید” و راهنمای احساسات در دوران بارداری و مادری است. ساکس میگوید: “کاهش هورمون اکسی توسین، هورمونی که با شیردهی برانگیخته میشود، ممکن است منجر به احساس کمبود برخی از زنان شود.”
دلایل
اکسی توسین دلیل تراوش شیر از پستان مادر است. در ادامه او میگوید: “برخی خانمها بعد از شیر گرفتن احساس بهتری دارند. اینها زنانی هستند، که در دوران شیردهیشان خوابشان پر از استرس است یا خوابشان مختل میشود. ممکن است این به دلیل افزایش هورمونهای استرس باشد.” وقتی شیردهی را متوقف میکنید، پرولاکتین افت میکند، استروژن دوباره افزایش مییابد.
همه اینها مرا به یک حالت وحشتناک نیمه ثابت مانند سندروم پیش از قاعدگی میرساند. پرولاکتین، هورمون تحریک کننده تولید شیر پس از زایمان است. استروژن، هورمونی جنسی است و باعث ایجاد صفات زنانه در بانوان میشود.” وریندر شارما (Verinder Sharma)، تاکید میکند: “مسئله کاهش پرولاکتین است اما این همهی داستان نیست. آن چه مهم است، این است که پرولاکتین چگونه بر سایر تغییرات مغز موثر است و باعث افسردگی یا حتی دیوانگی میشود.”
نشانهها
شارما میگوید: “گروهی از نشانهها را جستجو کنید.” برخی از زنان تغییرات ساده هورمونی را تجربه میکنند، در حالی که سایر زنان به یک افسردگی کامل پس از زایمان مبتلا میشوند.” مطمئنم گروهی از علائم را داشتم اما احساس نمیکردم مانند افسردگی باشد. برای من مشکلات جسمی بیشتر بود. Sharma میگوید: “ما بین علائم و سندرومها تمایز قائل میشویم.”
هورمونها
شارما میگوید: “تمام رویدادهای تناسلی میتواند تحت تاثیر هورمونها باشد. وقایع باروری شامل بارداری، پس از زایمان، سندروم پیش از قاعدگی، یائسگی و اولین قاعدگی است.” برای مثال، اختلال شخصیتی دو قطبی بسیار تحت تاثیر تغییرات هورمونی است. از هر سه زن مبتلا به اختلال دو قطبی، یک نفر درسال اول بلوغ یا اولین قاعدگی خود، یک حمله را تجربه میکند. هم چنین، Sharma میگوید: “اختلال دو قطبی با وضع حمل در شدیدترین حالت قرار میگیرد.”
در قرن هجدهم پزشکان و روانپزشکان، بین اختلالات پس از زایمان و دوره شیردهی تمایز قائل شدند اما در مطالعات امروزه این کار را نکردهاند. شارما میگوید: “ما هنوز زنان و مردان را به طور مشابهی میسنجیم. باید یک تغییر الگو اتفاق بیفتد تا نقش هورمونهای زنان را در رابطه با سلامت ذهنیشان بیشتر در نظر بگیریم.
شارما میگوید: “این تغییر باید نشانگر افزایش خطر در وقایع باروری از جمله در زمان از شیر گرفتن باشد.” او میافزاید: ” آمار مشخصی از این که چند زن افسردگی بعد از شیردهی یا سایر اختلالات روانی را تجربه میکنند، وجود ندارد. چون در این زمینه تحقیقاتی انجام نشده است.”
به عقیده او، اختلالات خلقی هنگام از شیر گرفتن باید مانند سلامت روانی اوایل دوره پس از زایمان عادی تلقی شود. به طور ایدهآل، پزشکان باید در هر تغییر عمده هورمونی در زندگی زنان، تغییرات بالقوه را مرتبط با آن در نظر بگیرند. مشکلات از شیر گرفتن من مانند اختلال دو قطبی نبود. من مطمئنم مشکلات از شیر گرفتنم تحت تاثیر اختلال هورمونهای غده هیپوفیز بود و درهمه بدنم چرخید.
ناراحتی پایان دوران شیردهی
از این بابت که شیردهی تمام شد کمی احساس ناراحتی میکردم و هم زمان از این که تمام شد خوشحال بودم. این میتواند به دلیل به هم ریختگی هورمونی باشد. بعد از شیردهی سه نوزاد هم زمان احساس آزادی و دلتنگی داشتم. این احساس همیشگی والدین است؛ امید به آینده و هم آرزو برای گذشته.
ناراحتی پایان دوران شیردهی، احساس اندوه و احساس از دست دادن، احساسات رایجی است. کتی آگاو(Catie Agave)، شدیدا غمگین بود چون او میدانست به احتمال زیاد فقط یک فرزند خواهد داشت. کتی آگاو یک مادر 36 ساله اهل تورنتو است. او میگوید: “سفر ما (شیردهی) در حال پایان است، این باعث اندوه میشود.” در حالی که به تدریج کودک سه سالهاش را از شیر گرفت، دو هفته احساس ناراحتی برای از شیر گرفتن داشت.
او میگوید: “من برای تغییر آماده نبودم. حال خودم خوب نبود. من بیشتر خسته میشدم با این که فرزندم بیشتر میخوابید. در هفته سوم یا چهارم، به انجام فعالیتهای روزانه علاقه نداشتم. این بی علاقگی وقتی شما بچهای با آن سن داشته باشید دشوار است. او ابتدا احساساتش را نزد خود نگه داشت، سپس برخی از کارهایی که در گوگل بود را انجام داد. او مقالههایی خواند اما اطلاعات کمی در آن وجود داشت. حتی در گروههای مادران در فیسبوک و انجمنهای شیر دهی، اطلاعات زیادی یافت نمیشد. هیچ کس درباره افسردگی پس از شیردهی صحبت نمیکند.
افسردگی پس از زایمان
او میگوید: “افراد زیادی درباره افسردگی پس از زایمان صحبت میکنند.” با خواندن علائم آنها فکر کردم، من این افسردگی را دارم. اما هیچ کس تا الان نگفته بود، از شیر گرفتن هم میتواند مانند پس از زایمان افسردگی داشته باشد. من خیلی ناراحت بودم و این مدت زیادی طول کشید. او گفت: “من نمیتوانستم هیچ کس دیگری را پیدا کنم که از آن دوره عبور کرده باشد. این یک تجربه ترسناک بود.”
آگاو میگوید: “او مردد بود تا با پزشکش صحبت کند. چون او فرض میکرد افسردگی پس از زایمان برای مادران نوزادان است و برای مادران کودکان نوپا یا پیش دبستانی نیست. او نگران بود برای شیر دهی طولانی مدت قضاوت شود. او علی رغم ترسش، با تشویقهای خواهرش به پزشک مراجعه کرد. او میگوید: “پزشک از او حمایت کرد و گفت افسردگی تا سه سال پس از زایمان نیز میتواند رخ دهد.”
بلوغ مادر شدن
Sacks در تلاش است تا اصطلاح، بلوغ مادر شدن را رواج دهد. این واژه ابتدا در دهه 1970 توسط یک مردم شناس ابداع شد. بلوغ مادر شدن به عنوان یک روش بهتر برای توصیف و ثبت تحولات مادرانگی است، حتی اگر کودکتان اکنون یک کودک نوپا شده باشد.
بلوغ مادرشدن یک قالب مفید برای حس مادری است. بلوغ مادرشدن مانند بلوغ نوجوانی به عنوان یک مرحله رشد در نظر گرفته میشود، شبیه بودن نام گذاری شان تصادف نیست.” هردو بلوغ مادر شدن و بلوغ نوجوانی، تغییراتی را توصیف میکنند که چالش برانگیز است. چون این تغییرات شامل قسمتهای مختلف زندگی از جمله جسمی، هورمونی، اجتماعی، عاطفی و سایر موارد میشوند.
بلوغ نوجوانی یک روند تدریجی است، مانند مادرشدن که به زندگی قبل از تولد و بعد از تولد تقسیم میشود، امری فوری نیست. ما باید خود را ببخشیم و اعتراف کنیم که سازگاری با این همه تغییرات و چالشهای پیش رو ممکن است زمانبر باشد. بدنتان، ساختار شیمیایی مغزتان و هویتتان در حال تغییر است. اگر زنان مثل من مشکلات از شیر گرفتن را تجربه کنند یا مثل آگاو علائم افسردگی را داشته باشند، نباید خجالت بکشند. چند ماه بعد تولد باشد یا سه سال بعد آن فرقی نمیکند. همه ما دوره نقاهت خود را داریم.
نیاز کودک
ساکس به مادران یاد آوری میکند که پایان شیردهی به این معنی نیست که کودکتان کمتر به شما نیاز دارد. آگاو، به یک برنامه رفتاری ارجاع شد که در آن جا به روش رفتاردرمانی شناختی (CBT)، بهبود یافت. آگاو قبلا درگیر اضطراب بود اما هرگز افسردگی نداشته است.
او علاوه بر مصرف داروهای تجویز شده مانند داروهای ضد افسردگی با استفاده از روشهای رفتاردرمانی شناختی، تسلی یافت. برای او مهار کنندههای بازجذب سروتونین ونوراپی نفرین (SNRI)، تجویز شده بود اما به جای آن تصمیم گرفت با روش درمان رفتار شناختی معالجه شود.
Agave میگوید: “درآخر، هورمونهایم تنظیم شدند و احساس افسردگی به طور قابل توجهی کاهش یافت اما تا حالا هنوز اضطرابم همچنان وجود دارد. فکر میکنم شاید بیشتر آن مربوط به استرس مادر بودن است.”
حدود دو ماه پس از شروع، علائم من راحتتر کاهش یافت. من با خودم فکر میکردم که در دو ماه گذشته چه اتفاقی افتاده است. در آن دوره احساس آنفولانزا همراه با افسردگی خفیف و نوسانات اخلاقی، همه اینها را درارتباط با کودکم تجربه کردم. من خیلی احساس سپاسگزاری دارم از این که به حالت طبیعی برگشتم و دوباره حالم خوب شد.
مراقبت از خود
Sacks میگوید: “مادران، پرمشغله هستند. باید به آنها یادآوری کرد که مراقبت از خودشان مهم است. ما باید راههایی برای حمایت از مادران مشخص کنیم.” او به مادران متذکر میشود از خود بپرسید چقدر خوابیدهاید؟ آخرین وعده غذایی سالم خود را کی خوردید؟ آیا وقت دارید تا به راحتی دستشویی بروید و تنها مسواک بزنید؟ آیا برای خودتان وقتی داشتهاید که بچهداری نکنید؟ ساکس میگوید: “مادران باید دوباره با افرادی خارج از نقش فرزندپروریشان در ارتباط باشند. میتوان از دوستان، وقت گذراندن با همسر یا پیگیری علایقی که به کودک ارتباط ندارد، نام برد.” اگر اکثر فعالیتهای روزمره را که قبل از بچهدار شدن انجام میدادید، قطع کنید ممکن است حس کنید از هویت اصلیتان جدا شدید.
ساکس و گروندلند توصیه میکنند، اگر این احساس را داشتید، اگراحساس کردید ناراحتی موقتتان طولانی شده است یا در انجام فعالیتهای روزانه تداخل ایجاد میکند، حتما کمک بگیرید. البته، برای بعضی افراد، غم و اندوه طبیعی است.
گروندلند میگوید: “اغلب زنان میتوانند انتظار داشته باشند تغییرات عاطفی و جسمی را حدود 4 تا 6 هفته احساس کنند.”
غذاهای متنوع
کاری که در دوران افسردگی بعد از شیردهی کردم، و نسخه خود مراقبتی که در پیش گرفته بودم استفاده از غذاهایی شامل چند گروه مواد غذایی بود. چیز سادهای که از اولویتهای من زمان نگهداری از نوزاد و دو کودک نوپایم، حذف شده بود. اینها به من حس سرزنده بودن و شادی میدادند. من سه ناهار مجزا گرفتم. غذای خودم، گوشت دنده بود که به من یادآوری میکرد چگونه به عنوان انسان جدا از کودکم از زندگی لذت ببرم. فراموش کرده بودم که باید غذای خوب هم بخورم.
Sacks میگوید: “پایان شیردهی به این معنا نیست که کودکتان از لحاظ عاطفی کمتر به شما نیاز دارد.” پایان شیردهی نیز، مانند سایرجنبههای تلخ و شیرین فرزندپروری است. شما وقتی میبینید لباس کودکتان دیگر اندازهاش نیست، ذوق میکنید و خوشحالید که او درحال رشد است. کودکتان اکنون قادر به خوردن غذاهای جامد است و مرحله شیرخوارگی را پشت سر گذاشته است. پیشنهاد میکنیم مقاله اولین غذای جامد نوزاد در سایت بهترین مادر را مطالعه کنید.
حرف آخر
من میخواستم یک مادر فداکار و شگفت انگیز باشم. اما وقتی آن روز به جای شیردهی به کودکم، گوشت دنده خوردم احساس گناه میکردم. من احساس دلسرد شدن داشتم اما هنوزهم از طریق راههای جادویی که شیردهی برایم ایجاد کرده با کودکم در ارتباطم. درآخر، افسردگی بعد از شیردهی یکی دیگر از نمونههای عجیب و غیرمنتظره و موقتی در سالهای اولیه مادری من است.
مطالب مرتبط
- اسباب بازیها
- اقدام به باردار شدن
- انضباط کودک
- باردار بودن
- باردار شدن
- بارداری
- تاثیر والدین
- جشنهای تولد
- خانواده
- خردسالان
- خواب کودک
- دندان درآوردن
- دوران نوزادی
- رشد کودک
- زایمان
- زندگی خاوادگی
- سایر
- سبک
- سلامت بارداری
- سلامت خانواده
- سلامت کودک
- سلامتی زنان
- سیسمونی نوزاد
- شیردهی
- غذای کودک
- فعالیتها
- فهرست
- قولنج
- کودک
- کودک نو پا
- کودکان استثنائی
- مراقبت از نوزاد
- مراقبتهای پس از زایمان
- ناباروری
- هفتههای بارداری