مقدمه

از چالش‌های مربوط به دوران پس از زایمان که بگذریم، برخی از سوالات مردم هستند، که باعث ایجاد احساس بد در والدینی که به تازگی بچه‌دار شده‌اند، می‌شود. مردم ممکن است در مورد وضعیت بدنتان، حتی رابطه‌ی جنسیتان، آرام بودن کودکتان و … سوالاتی را از شما بپرسند. در این قسمت ما قصد داریم به بررسی این سوال که “آیا نوزاد شما کودکی آرام است؟” بپردازیم. همچنین تاثیرات این سوال بر والدین و اینکه آرام بودن نوزادان به چه معناست، نیز مورد بررسی قرار گرفته است.

تجربه یک مادر

تصور شما از آرام بودن نوزادان چیست؟ چه نوزادی خوب است و چه نوزادی بد است؟ آیا کودک شما، بچه‌ی خوب و بدون سر و صدایی است؟
سومین سوال، بیشترین سوالی بود که در طول چند ماه اول زندگی دخترم، از من پرسیده می‌شد. سوالی بود که دوست نداشتم، به آن پاسخ بدهم.

وقتی این سوال مطرح می‌شود، تصورم این است که، منظور آن‌ها از بچه‌ی خوب، نوزادی است که شب‌ها می‌خوابد، خیلی سر و صدا نمی‌کند. در واقع همه چیز در مورد کودکتان باب میل شما است. نه اینکه صرفا به صورت همیشگی این روال ادامه داشته باشد، اما در بیشتر اوقات گویی کودک شما اینطور نیست.
بنابراین، در ماه‌های ابتدایی پس از تولد کودکم، وقتی کودکم همه‌ی این موارد مربوط به یک بچه‌ی خوب را نداشت و من دائم شاهد سر و صدای او بودم، کلافه می‌شدم. این ماجرا برای من مثل یک امتحان شده بود. دائم در حال ارزیابی کودک خود بودم.

این در واقع برای من تداعی‌کننده این مسئله بود که دخترم تمام معیارهای خوب بودن یک نوزاد را ندارد. در واقع او را به نوعی به یک بچه بد تبدیل کرده بودم. یا در حالت دیگر، شلوغ بودن کودکم، بیانگر بد بودن من به عنوان یک مادر بود.
مطمئنا منظور مردم از داشتن یک کودک خوب، یک کار آسان و بدون چالش است. داشتن یک کودک خوب می‌تواند زندگی را آسان‌تر کند. قاعدتا چنین نوزادی که زندگی را برای شما آسان می‌کند، نوزاد خوبی است. اما این ذهنیت که تو این مسئله به دنبال برنده شدن باشید، اصلا خوب نیست. حداقل برای من خوب نیست.

رسیدگی و مراقبت از نوزاد

دختر نه ماهه‌ی من از بسیاری جهات نوزاد خوبی است. او بیشتر شب‌ها را خوب می‌خوابد، به طور مرتب و منظم غذا می‌خورد و اکثر اوقات شاد و خوشحال است. همچنین دخترم بسیار فعال است. او از وقتی که بیدار می‌شود، آماده است تا در جهان ماجراجویی کند. برای اینکه پوشک او را عوض کنم، باید انرژی بسیاری زیادی را صرف کنم.
غذا دادن با قاشق به دخترم، جزء گزینه‌های ما نبوده است. البته وقتی خودش می‌توانست غذا بخورد، این مسئله دیگر مطرح نبود. موارد گفته شده، همیشه اینقدر ساده نیستند. در واقع این رفتارها و ویژگی‌هایی که گفته شد، باعث می‌شود که من از شدت خستگی راس ساعت 9 شب به رختخواب بروم و از خستگی زیاد سریع به خواب بروم.

مادر - نوزاد - بی‌قراری نوزاد
مادر – نوزاد – بی‌قراری نوزاد

کودکان برای زندگی کردن نیاز به کنجکاوی و تلاش برای مستقل شدن دارند. احتمالا این نقاط قوت با کمی بی‌نظمی کودک همراه است، که شاید از نظر دیگران کودک را یک بچه‌ی خوب جلوه ندهد. این در حالی است که همانطور که گفتم این‌ها نقاط قوت کودک محسوب می‌شوند و مردم به اینکه کودک هر شب مرتب بخوابد توجه نمی‌کنند. مسئله‌ای که شاید بسیاری از کودکان در آن خوب عمل نکنند. به طوریکه ممکن است برخی از مادران به دلیل اختلال در خوابشان، پرستار شب برای کودک خود استخدام کنند.

بهم خوردن وضعیت روحی مادر

من در مورد آرام بودن نوزادان و سوال مربوط به آن با یک ماما است، صحبت کردم. من از او پرسیدم که چرا اینقدر این سوال من را بهم می‌ریزد؟
او در پاسخ به سوال من می‌گوید، که این سوال می‌تواند والدینی که به تازگی دارای فرزند شده‌اند و تجربه‌ی اول آن‌ها است را تحت فشار قرار دهد.
قاعدتا من نیز از فشار ناشی از این سوال، مصون نیستم. تمام مادرانی که در فضای مجازی فعال هستند، می‌توانند این روزها حس کنند که من بی‌اختیار وارد یک رقابت تحت عنوان بهترین مادر شده‌ام.

بسیاری از تحقیقات گفته‌ی ماما، را تایید می‌کنند. یعنی زنانی که به تازگی مادر شده‌اند، وقتی که این سوال مطرح می‌شود، برای اینکه یک مادر کامل و برتر باشند تحت فشار شدیدی قرار دارند. تاثیر این امر گسترده است، از جمله آسیب‌پذیری در مواردی مانند استرس، اضطراب و افسردگی پس از زایمان که از انواع اختلالات روانی پس از زایمان هستند.

در همین راستا، یک مطالعه در سال 2018 (1396 شمسی) که در Frontiers in Psychology منتشر شده است. نتیجه‌ی این مطالعه نشان داد که احساس فشار برای یک مادر کامل بودن باعث فرسودگی شغلی والدین می‌شود. این مسئله توسط نویسندگان این مطالعه به صورت “فرسودگی عاطفی والدین، فاصله عاطفی از فرزندان و کاهش احساس موفقیت و اثر بخشی والدین” تعریف شده است.

مادر کامل بودن

بنابراین، وقتی از یک مادر می پرسیم که آیا فرزندش خوب است و آیا کودک او آرام است؟ این توهم ایجاد می‌شود که معیارهای خاصی وجود دارد که نوزادان ما می‌توانند آن‌ها را برآورده کنند، فقط اگر ما کمی مادر بهتری باشیم.
مظمئنا پدر و مادر فعال بودن از بسیاری جهات می‌تواند در زندگی فرزندان ما تاثیر مثبت بگذارد. اما گاهی اوقات ظاهرا نوزادان بدون هیچ دلیلی گریه می‌کنند و یا خوب نمی‌خوابند و دائم بی‌قرارند. همچنین برخی از نوزادان نیز حساس‌تر هستند و صداهایی از خود خارج می‌کنند و نیاز به توجه‌ی بیشتری دارند. در چنین شرایطی قاعدتا مادران نمی‌دانند چه کاری انجام دهند تا همه چیز عادی و خوب باشد. قاعدتا عدم کنترل چنین شرایطی توسط مادر، دال بر این نیست که مادر این نوزاد مادر خوبی نیست.

در این رابطه Rushton توضیح می‌دهد، والدین ممکن است احساس کنند که اگر کودکشان کلافه باشد، به مدت طولانی نخوابد یا نیاز به آرامش و تغذیه مکرر دارد، آن‌ها کار اشتباهی کرده‌اند. در صورتی که این طور نیست و اغلب این رفتارها برای یک کودک در حال رشد طبیعی، امری طبیعی است.

مادر - نوزاد - مراقبت
مادر – نوزاد – مراقبت

من در حالی که دخترم شش هفته داشت با ماما ملاقات کردم. او به من اطمینان داد که من کار بزرگی انجام می‌دهم. او همچنین در ادامه به من روش جدیدی را برای درست کردن یک گهواره برای کودکم به من نشان داد.
او در این ملاقات هرگز از من نپرسید که دختر من خوب است؟ یا سر و صدا می‌کند یا خیر؟ پزشک کلا در مورد آرام بودن نوزادان چیز نگفت. در واقع اینطور به نظر می‌رسید، که او تصور می‌کند، او یک دختر خوب و آرام است.

سوالات مفید و کاربردی

مادران می‌توانند در ماه‌های ابتدایی که به تازگی کودکشان متولد شده است، کمی بی‌قرار و سردرگم باشند.
بنابراین، جای تعجب نیست که وقتی از دوستانم که مادر هستند، در مورد سوالات مفید و درستی که پس از زایمان از آن‌ها پرسیده شده است می‌پرسم، آن‌ها پاسخ‌های یکسانی به من می‌دهند. سوال مشترکی که گویی از همه‌ی آن‌ها پرسیده شده است، در مورد تنظیم وضعیت آن‌ها بوده است.
در همین راستا، Rushton، مامای مستقر در کانادا پیشنهاد می‌کند که سوالی مانند “چگونه شخصیت یک پدر و مادر جدید را کشف می‌کنید؟” برای مادرانی که به تازگی صاحب فرزند شده‌اند، فضایی جدید ایجاد می‌کند تا در مورد نحوه‌ی مدیریت وضعیت جدید خود صحبت کنند.

او در ادامه می‌گوید، همچنین پرسیدن این سوال، “چگونه می‌توان از پدرو مادرهایی که به تازگی دارای فرزند شده‌اند، حمایت کرد؟” نیز سوال مفیدی است. خصوصا این سوال شما ممکن است والدین را تشویق کند، که واقعا حمایت و کمک دیگران را بپذیرند.
به عنوان مثال علاوه بر پرسیدن اینکه چگونه می‌توانم به شما کمک کنم، او پیشنهاد می‌کند از روش‌های غیرمستقیم استفاده کنید. مثلا سعی کنید مادران را به یک ناهار دعوت کنید و غذای مورد علاقه‌ی آن‌ها را درست کنید. همچنین زمانی که خواب هستند شما می‌توانید ظرف‌های نشسته یا خانه‌ی نامرتبشان را مرتب و تمیز کنید.

پاسخ به سوالات دیگران

وقتی این سوال پرسیده شد، باید چگونه پاسخ آن را بدهیم؟ آیا ما واقعا مجبوریم به این سوال پاسخ دهیم؟

من متوجه می‌شوم که وضعیت من با سوال آیا کودک شما خوب و آرام است؟ بیش از حد حساس می‌شود. اما در حقیقت من مطمئن هستم که بسیاری از والدین جدید حتی تحت تاثیر آن نیستند.
اما برای آن دسته از مادرانی که مثل من به خاطر این سوال آزرده شده‌اند، در هنگام پاسخ، در نظر گرفتن اینکه چه کسی این سوال را می‌پرسد، می‌تواند مفید باشد.

به طور مثال اگر همسایه‌ای که پر سر و صدا است، از شما این سوال را می‌کند، شما می‌توانید پاسخ مبهمی مثل “او مثل یک نوزاد خوابیده است.” را به او بدهید. این پاسخ ممکن است او را دست به سر کند.
شاید هم ممکن است یک فرد بازنشسته دانا این سوال را از شما بپرسد.

در هر صورت من معمولا با روشی خوشبینانه و در عین حال انتقاد از خود همراه با کمی طنز (در حد متعادل) پاسخ می‌دهم.
به طور مثال می‌گویم: “او بله کودکم واقعا بچه‌ی خوبی است. اما خب قطعا در بزرگ کردن او فراز و نشیب‌های را داریم.”

آرام بودن نوزادان
آرام بودن نوزادان

گروه‌های مادرانه و حمایت از یکدیگر

مطرح کردن این سوال در مورد مادری که به تازگی مادر شده است، چطور؟
در چنین شرایطی اگر احساس واقعی بودن داشته باشد، سعی کنید برای او دلسوزی و ترحم کنید، درست است؟

یکی از دوستانم به من می‌گوید، هنگام گپ زدن با مادران دیگر در یکی از گروه‌های مربوط به کودکش، او پاسخ خود را در مورد اینکه “آیا او یک دختر بچه عالی است؟” با داستان‌هایی از جنگ‌های مداوم و چالش‌هایش با کودکش دنبال می‌کند.
او می‌گوید، من با اینکه با صداقت حرف بزنم مشکلی ندارم. مخصوصا از آنجایی که گود افتادن زیر چشم‌های من بیانگر وضعیت من خواهند بود. اگر صداقت من باعث شود که مادر دیگری احساس کند که تنها نیست، من بسیار خوشحال خواهم شد و این برای سایر مادران خیلی خوب است.

من مطمئن هستم که بیشتر والدین با اینکه همه‌ی نوزادان ذاتا خوب باشند، موافق هستند. مطمئنا نوزادان می‌توانند ناامیدکننده، خسته‌کننده و گیج‌کننده باشند، اما آیا واقعا یک کودک می‌تواند بد باشد؟ این در حالی است، که من به راحتی نمی‌توانم مغز محروم از خواب خود را پنهان کنم.

آرام بودن نوزادان

پس از نه ماه مادری کردن، البته که من در این زمینه متخصص نیستم، من یادگرفته‌ام که مسئله‌ی خوب بودن یک کودک مربوط به کامل یا ثابت بودن نیست. در واقع این خوب بودنی یا آرام بودن نوزادان که دیگران در مورد آن سوال می‌کنند، بسیار مبهم است.

وقتی چهار ماه از زایمانم می‌گذشت، همسایه‌ام زمانی که در اداره‌ی پست بودم، این سوال را که آیا دخترت بچه‌ی خوبی است، را از من پرسید. قبل از پاسخ دادن به این سوال، باید بگویم، که دخترم به تازگی در چهار ماهگی دچار بدخوابی‌هایی شده بود و این به این معنا بود که هر دوی ما به خاطر بدخوابی او خسته و کلافه شده بودیم.
علاوه بر این، در طول روز به طور ثابت من و او به خاطر بی‌خوابی که داشتیم، در حال غر زدن بودیم.
در حالی که از کنار همسایه می‌گذشتم، با عصبانیت دندان قروچه‌ای کردم. با عصبانیت سعی کردم کالسکه‌ام را از کنار او و سوال‌های لعنتی‌اش عبور دهم.

چیزی که من واقعا می‌خواستم به او بگویم این بود: “نه من واقعا بچه‌ی خوبی ندارم. من سخت‌ترین کودک را دارم و بزرگ کردن و مراقبت کردن از او سخت‌ترین کار دنیا است. و من فقط برای اینکه استراحت کنم و از این وضعیت راحت شوم فقط یک روز تعطیل و فارغ از این کارها را می‌خواهم.”
من به یاد‌ می‌آورم، بعد از این افکار، من بلافاصله احساس گناه کردم و دخترم را بوس کردم، بغلش کردم و از او به خاطر افکاری که داشتم، معذرت خواهی کردم. من احساس کردم که او به گونه‌ای ذهن من و حرف‌هایی که من در ذهن خود داشتم، را خوانده بود.

سخن آخر

بعد از گذشتن اتفاقات گفته شده در مورد وضعیت دخترم، هم اکنون که او نه ماهه شده است، وارد یک مرحله‌ی خوبی شده‌ایم. به نظر می‌رسد که دخترم هر چه کاری را به طور مستقل و برای خودش انجام دهد، بیشتر شادتر است و رضایت بیشتری از شرایط دارد. علت این پیشرفت و خوب شدن وضعیت را نمی‌دانم. شاید من به عنوان یک مادر اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده‌ام. یا شاید ما فقط مسیر خود را پیدا کرده‌ایم.

به هر حال اگر همسایه من امروز این سوال را در شرایطی که من خواب خوبی داشتم، از من می‌پرسید، من احتمالا همراه با دختر شادابم که در بغلم بود، یک بله غرور آفرین به سوال همسایه می‌دادم.

در همان زمان دخترم، مانند همه‌ی نوزادان، دوره‌های آفتابی و طوفانی، روزهای ابری و … را دارد و همچنان ادامه خواهد داشت. این چیزها او را خوب یا بد نمی‌کند. و به عنوان مادرش، اینجا هستم تا همه این چالش‌ها و تغییرات را تحمل کنم.