دلبستگی والدین

دلبستگی والدین (Attachment parenting)، اخیرا به عنوان واژه‌ی پیوند با کودکان بیان می‌شود. با این حال چیزهای زیادی نسبت به بچه‌داری و شیردهی در آن وجود دارد، که به این مسئله ربط دارند. وقتی کلمات دلبستگی والدین را می‌شنوید، احتمالا مادران و پدرانی را تصور می‌کنید، که نوزادان خود را با حامل کودک همراه خود دارند. همچنین ممکن است کودکان نوپایی‌ را تصور کنید، که در تخت‌ خواب مشترک با والدین خود می‌خوابند.
اگر چه این موارد قطعا مولفه‌های دلبتسگی والدین هستند، اما آن‌ها فقط بخشی از این تصویر بزرگ‌ هستند.

تئوری تربیت فرزند در گذشته

تا حدود 100 سال پیش، والدین زیاد فکر نمی‌کردند که از چه تئوری برای تربیت فرزندان خود استفاده می‌کنند. مادران معمولا نوزادان خود را در آغوش گرفته و یا به وسیله‌ی نوارهایی از پارچه در دور بدن خود، کودک را نگه می‌داشتند. والدین نوزادان خود را در کنار خود می‌خواباندند و هر زمانی که نوزاد شیر می‌خواست به او شیر می‌دادند.

اما در اواخر دهه 1800 و اوایل دهه 1900، رویکرد علمی‌تری در زمینه‌ی فرزندپروری و پرورش فرزندان رایج شد. پزشکانی مانند جان واتسون (John Watson) روانشناس آمریکایی، نسبت به آسیب دیدن کودکان هشدار داد. برنامه‌های دقیق‌تری ارائه کرد و در آن‌ها به والدین توصیه کرد که تماس با نوزادان خود را به حداقل برسانند.
این امر تا حدی به این دلیل بود که مردم در آن دوره‌ی زمانی می‌دانستند که میکروب‌ها باعث بیماری می‌شوند و معتقد بودند که تماس کمتر بین افراد به جلوگیری از شیوع بیماری کمک می‌کند.

دلبستگی

تا دهه 1950 طول کشید تا روانپزشک انگلیسی جان بولبی (John Bowlby)، ارتباط بین روابط سالم والدین و کودک را با رشد سالم مطرح کند. وی اولین کسی بود که اصطلاح دلبستگی را به کار برد تا به رابطه‌ای سازگار، قابل اعتماد و مثبت بین کودک و مادر اشاره کند. بولبی روی مادران تمرکز داشت. اما مطالعات مداوم تأیید کرده است که کودکان می‌توانند به هر مراقب معتبری دلبسته شوند. او استدلال کرد که این امر برای زنده ماندن کودک بسیار مهم است، همانطور که غذا و خواب برای نوزاد مهم است.

مادر - پدر - کودک نوپا - خوابیدن
مادر – پدر – کودک نوپا – خوابیدن

اثرات

همچنین تحقیقات روانپزشک جان بولبی، نشان داد که دلبستگی ایمن در دوران نوزادی و اوایل کودکی، در نهایت این امکان را به کودکان می‌دهد که استقلال پیدا کنند و روابط خوبی را با دیگران برقرار کنند.

دلبستگی معمولا یکی از محصولات جانبی طبیعی فرزندپروری (parenting) است. به این صورت که وقتی کودک گریه می‌کند، والدین به طور غریزی او را برمی‌دارند و آرامش می‌کنند. در چنین وضعیتی کودک احساس مراقبت و آرامش می‌کند.
با این حال گاهی اوقات اتصالات بین والدین و کودکان از بین می‌رود.
به عنوان مثال، یک کودک حساس و زودرنج ممکن است والدینی را که نمی‌توانند دلیل گریه او را بفهمند ناامید کند و کمتر پاسخ‌گوی والدین خود باشد. همچنین ممکن است پدر یا مادر یک کودک بیمار شوند و نیاز به بستری شدن در بیمارستان داشته باشند. در چنین شرایطی والدین برای مدت طولانی از کودک خود جدا می‌شوند و پیوند بین آن‌ها ضعیف می‌شود.

هنگامی که دلبستگی به طور مزمن مختل یا ناامن باشد، کودکان ممکن است از اضطراب یا افسردگی رنج ببرند. همچنین کودکان می‌توانند مشکلاتی در زمینه‌ی روابط خود با دیگران داشته باشند، که در طول زندگی نیز ممکن است این مشکلات ادامه داشته باشند.

ابزار دلبستگی

از زمان انتشار کار روانپزشک بولبی، برخی از کارشناسان استدلال کرده‌اند که شیوه‌های فرزندپروری، مانند تغذیه کودک با برنامه (به جای تقاضا) و نگه‌داشتن او در صندلی کودک یا پارک بازی، باعث کاهش دلبستگی و نه ترویج آن، می‌شود.
در سال 1987، ویلیام سیرز (William Sears) متخصص اطفال ایالات متحده کتاب خلاقیت فرزندپروری (Creative Parenting) را منتشر کرد.
وی در این کتاب بیان کرده است، گذاشتن قانون و همچنین آموزش کودک برای خوابیدن آن هم به تنهایی، دلبستگی را تهدید می‌کند. همچنین فریاد زدن بر سر کودک برای خوابیدن نیز، این مسئله را تهدید می‌کند.
به همین دلیل وی برای کمک به والدینی که تمایل دارند روش‌های دیگری را در این رابطه امتحان کنند، لیست زیر را تحت عنوان “ابزار دلبستگی” ارائه کرده است.

هفت ابزار پیشنهادی متخصص اطفال

  • پیوند هنگام تولد (والدین بلافاصله پس از تولد با کودک در ارتباط فیزیکی هستند.)
  • شیردهی
  • آغوشی کودک (استفاده از یک حامل کودک)
  • تخت‌خواب (خوابیدن) نزدیک به نوزاد
  • باور کردن زبان گریه نوزاد (توجه کنید که گریه‌های نوزاد بی‌معنا نیستند.)
  • مراقب “مربیان کودک (baby trainers)” باشید. منظور از مربیان کودک، نویسندگان، مربیان یا کارشناسانی که برنامه‌های مشخصی را برای تغذیه، خواب و … نوزاد توصیه می‌کنند، بدون این که کودک یا خانواده را شخصا بشناسند، است. آنچه مربیان کودک ارائه می‌دهند یک رویکرد کاملا متناسب برای تغییر رفتار کودک، چه در مورد تغذیه، خواب و یا تعامل با والدین است. اما این قوانین سخت‌گیرانه نمی‌توانند احساسات و نیازهای فردی کودک را در نظر بگیرند.
  • تعادل، آخرین ابزار است. باید بین نیازهای بزرگسالان و همچنین نیازهای کودکان تعادل برقرار باشد.

هدف

هدف از این هفت مورد کمک به نگه‌داشتن روابط والدین و نوزادان در تمام ساعات است. همچنین هدف دیگر آن تشویق والدین برای پاسخگویی به کودکان است.
متخصص اطفال سیرز تأکید می‌کند، که منظور او از این هفت مورد بیان قوانین سخت‌گیرانه نیست، بلکه ابزاری برای حفظ دلبستگی است. البته باید به این مسئله که همه‌ی آن هفت مورد، برای همه‌ی کودکان مفید نیستند نیز، توجه کرد.

پدر - کودک - حامل کودک
پدر – کودک – حامل کودک

تعریف

جودی آرنال (Judy Arnall)، رئیس انجمن دلبستگی والدین کانادا، نیز با موارد گفته شده در بخش قبل موافق است.
جودی آرنال می‌گوید، به طور کلی، این مسئله اشاره دارد به موارد زیر:

  • استفاده نکردن از مجازات جسمی مانند تنبیه بدنی.
  • عدم آموزش خوابیدن یا عدم ترک کودک در شب در حالی که گریه می‌کند، با این تصور که بالاخره کودک از گریه کردن خسته می‌شود.
  • دنبال نکردن یک برنامه‌ی سخت‌گیرانه.
  • نادیده نگرفتن کودک هنگامی که گریه می‌کند.

قسمت اساسی و مهم

بسیاری از مردم تصور می‌کنند، که خوابیدن مشترک یک قسمت اساسی در مورد تئوری دلبستگی والدین است.
اما جودی آرنال اشاره می‌کند، که قسمت مهم این تئوری آن‌جایی است، که نوزاد شب بیدار می‌شود و والدین در مقابل آن کاری برای کودک انجام می‌دهند.
در واقع این به معنای خواب مشترک نیست. آرنال می‌گوید: “خوابیدن کودکان کنار والدین و یا یکی از آن‌ها، فقط روشی است که برای بعضی از والدین راحت‌تر است.”

شیردهی

شیردهی نیز در این تئوری، مطلوب تلقی می‌شود. اما این فقط مختص مادرانی که شیردهی می‌کنند، نیست. مادرانی که نوزاد خود را با شیشه تغذیه می‌کنند نیز، می‌توانند از فلسفه‌ی دلبستگی والدین استقبال کنند.

توصیه‌های API

Attachment Parenting International (API) در زمینه‌ی دلبستگی والدین، لیستی از معیارها را ارائه کرده است. در واقع API توصیه می‌کند، که والدین باید با کودک خود با حساسیت برخورد کنند و از در آغوش کشیدن، نوازش و … استفاده کنند.

API همچنین به این واقعیت اشاره می‌کند، که کودکان بعضی اوقات به دلایلی از والدین خود جدا می‌شوند. در چنین شرایطی به والدین توصیه می‌کند: “با یافتن یک مهد کودک یا پرستار کودک که به کودک همان واکنش و رفتار شما را ارائه می‌دهد، مراقبت مداوم و دوست داشتنی‌ای نسبت به کودک خود داشته باشید.”

جودی آرنال نیز بر اصل API در مورد والدینی که برای تعادل در زندگی شخصی و خانوادگی خود تلاش می‌کنند، تأکید می‌کند.
وی می‌گوید: “منتقدان دلبستگی والدین می‌گویند ما نیازهای نوزادان را به نیازهای والدین ترجیح می‌دهیم. اما این چیزی نیست که نوزادان می‌خواهند، چرا که نوزادان به والدین خوشبخت نیاز دارند.”

منتقدان تئوری دلبستگی

تئوری دلبستگی والدین، منتقدان خود را دارد. جودیت وارنر (Judith Warner) مقاله‌نویس نیویورک تایمز است وی می‌گوید، این رویکر منجر به “فرهنگ یک مادر کامل بودن” می‌شود. به همین دلیل این مسئله باعث ایجاد اضطراب برای مادرانی می‌شود که احساس می‌کنند، مطابق با معیارها و ویژگی‌های مربوط به یک مادر کامل و نمونه نیستند.

جودیت وارنر همچنین به تأثیرات منفی این مسئله برای زوج‌ها اشاره کرد. وی در یک بخش از روزنامه که مربوط به روز ولنتاین سال 2005 است، اینطور استدلال خود را بیان می‌کند: “با پذیرش گسترده‌ی دلبستگی والدین، مرزهای جسمی بین والدین و فرزندان از بین رفته است. به طور مثال، تخت‌ خواب‌های خانوادگی، شیردهی طولانی مدت و سایر موارد دیگری که وجود دارد، باعث شده است که عاشقانه‌های زناشویی کم رنگ و یا به کل از بین بروند.”

تاثیر منفی

به علاوه، جوآن گروسک (Joan Grusec)، استاد روانشناسی در دانشگاه تورنتو، می‌گوید: “اگر تلاش برای پیروی از قوانین منجر به رنجش والدین شود، دلبستگی والدین می‌توانند یک مورد منفی باشد. این رنجش و ناراحتی در بین والدین نمی‌تواند کمکی کند و یا اثر بخش باشد. اما این اثرات منفی به طور ناخواسته به روابط بین والدین و کودک سرایت می‌کند.”

مادر - پدر - کودک نوپا - نوزاد - دلبستگی
مادر – پدر – کودک نوپا – نوزاد – دلبستگی

روانشناس گوردون نوفلد (Gordon Neufeld)، یکی از نویسندگان کتاب “Hold On to Your Kids” سعی می‌کند به والدین کمک کند تا تصویر بزرگ‌تری را در رابطه با این مسئله ببینند.
وی می‌گوید، بسیاری از افراد مفهوم دلبستگی را به نیاز یک کودک خردسال به تماس بدنی یا راهکارهایی برای نزدیک نگه‌داشتن کودکان محدود می‌کنند. اما دلبستگی به نیاز به تماس و اتصال اشاره دارد.

نحوه نزدیک بودن به والدین

اصطلاح “تحریک کردن برای نزدیک شدن (drive for proximity)” اصطلاحی است که جان بولبی نیز از آن استفاده کرده است. در نوزادان و کودکان کم سن، این اغلب به معنای تمایل به تماس فیزیکی واقعی است. اما با رشد کودکان، آن‌ها می‌توانند از طریق راه‌هایی که لزوما در آغوش گرفتن یا لمس شدن نیست، به والدین نزدیک شوند.

از دیدگاه روانشناس گوردون نوفلد، والدین نیازی نیست که نگران این قوانین و ابزارها باشند. این در مورد روابط است. وی بیان می‌کند: ” مسئله‌ی دلبستگی والدین، از هزاران سال قبل انجام می‌شد. حتی بدون آن كه در موردش بدانند، بدون هیچ كلامی برای آن، در صدها فرهنگ مختلف و با هزاران روش مختلف بوده است.
با این حال، نوفلد اجزای دلبستگی والدین را کنار نمی‌گذارد. وی می گوید: “این روش‌های تعامل با نوزاد باید بسیار گسترده‌تر از آنچه كه هست، انجام شود. همچنین این روش‌ها باید در جامعه معمول باشند. اما برای ایجاد دلبستگی سالم، نه لازم است و نه کافی.”

ایمن بودن حامل کودک

ماریا بلویز (Maria Blois)، پزشک تگزاسی و نویسنده کتاب “Babywearing” است.
وی در این مورد اینطور بیان می‌کند: “از هر نوع حامل کودکی می‌توان به روشی ناامن استفاده کرد. البته این به این معنا نیست که حامل کودک ایمن نیست. در واقع نیاز به پیشرفت در موقعیت‌یابی، مطالعه در مورد بهترین موقعیت برای نوزادان و بهترین طرح‌ها داریم.”

ماریا بلویز این رهنمودها را در مورد حامل کودک ارائه می‌دهد:

  • کودک باید در حالت قائم باشد، در حالی که چانه را در برابر سینه خود حلقه نکند.
  • چهره او همیشه باید دیده شود، زیر پارچه زنجیر یا حامل پنهان نشده باشد.
  • دهان و بینی کودک باید مشخص باشد، به بدن والدین یا حامل فشار وارد نشود.
  • سر و گردن کودک باید در یک راستا باشد.

رفتارهای اشتباه

گوردون نوفلد می‌گوید: “رفتارهایی که ممکن است منجر به اختلال در دلبستگی شود، ارتباط چندانی با خوابیدن جدا از کودک یا استفاده از کالسکه به جای حامل کودک، ندارد.
رایج‌ترین اشتباهات از دید وی در زیر بیان شده است:

  • اجازه دادن به کودک، به خصوص در کودکان نوپا، که در رابطه پیش‌قدم شوند. گوردون نوفلد در این مورد می‌گوید، این امر باعث عدم امنیت و اعتماد به نفس در کودکان می‌شود و ممکن است کودکان مطالبه‌گر و مضطرب شوند.
  • استفاده از روش جدایی یا تهدید کردن کودک، برای کنترل رفتار کودک. گوردون نوفلد با استفاده از تکنیک تربیتی وقفه کوتاه مخالف است. وی در این مورد می‌گوید: “هنگامی که کودک رفتار نامناسبی از خود بروز می‌دهد، در چنین شرایطی مهم است که حتما این پیام که هیچ چیزی نمی‌تواند او را از ما جدا کند، را به کودکمان منتقل کنیم.”
  • وقت کافی برای این که بچه‌ها با بزرگسالانی که از آن‌ها مراقبت می‌کنند، نمی‌گذارند. در همین مورد گوردون نوفلد توصیه می‌کند، هنگامی که کودک شما برای اولین بار وقت خود را با یک مراقبت‌کننده (پرستار کودک) می‌گذارند، کنارش باشید. این کار می‌تواند برای برخی از والدین به این صورت باشد که والدین چند دیدار قبل از مراقبت از کودک، با فرد مورد نظر داشته باشند. همچنین برخی دیگر از والدین ممکن است فقط یک جلسه به مدت نیم ساعت کنار فرد مورد نظر باشند.