زمانی که یک زوج به تازگی صاحب بچه می‌شوند و در اصطلاح والدین جدید هستند، با یک سری موانع و مشکل مختلف روبرو خواهند شد. این موانع و مشکلات تا آنجایی که ما بررسی کردیم، شامل 5 مورد اصلی می‌شود. در ادامه ما به توضیح در رابطه با 5 مانع از بین موانع والدین جدید خواهیم پرداخت. و به شما می گوییم که چگونه بر این چالش های رایج غلبه کنید. پس اگر شما هم جزء این دسته از والدین هستید، ادامه مطلب ما را از دست ندهید.

معمولا زندگی‌های مشترک به این شکل هستند: اول عشق می آید، بعد ازدواج می آید، بعد زوج خوش تیپ می آیند که کالسکه بچه را هل می دهند. اما سوالی که پیش می‌آید این است که آیا آن‌ها تا این مرحله و از این پس، با خوشحالی زندگی کردند و خواهند کرد؟ بله، اما نه همیشه. زیرا موانعی بوجود می‌آید. یکی از مهم‌ترین موانع نیز همان موانع والدین جدید است که پس از بچه‌دار شدن برای زوج پیش می‌آید.

به همان اندازه که آوردن یک نوزاد به خانه فوق العاده است، محققان زناشویی تولد اولین نوزاد را طوری توصیف کرده‌اند که گویا به همان اندازه چالش بزرگی است که همسران با آن روبرو هستند.

بر اساس مطالعات اخیر توسط روان‌شناس، جان گاتمن (John Gottman)، بنیانگذار مؤسسه تحقیقاتی رابطه در سیاتل و محقق بین‌المللی در مورد چرایی موفقیت یا شکست ازدواج‌ها، تقریباً 70 درصد از زوج‌ها در طول سال اول زندگی نوزاد، کاهش رضایت زناشویی را تجربه می‌کنند.

آلیسون شاپیرو (Alyson Shapiro)، روانشناس و محقق همکار گاتمن، می گوید: “بسیاری از زوج ها تا چند ماه بعد متوجه نمی شوند که این انتقال چقدر تکان دهنده است. زیرا اوضاع بین آنها کم و بیش خوب می شود. اما خیلی راحت است که اوضاع تشدید و منفی شود.”

کمبود خواب، کم یا نداشتن رابطه جنسی، و تعارض بر سر نقش‌های جدید در حال تکامل، تنها برخی از عوامل استرس‌زای رابطه هستند که تقریباً به طور کلی توسط والدین جدید ذکر شده‌اند. اما کارشناسان معتقدند که این مشکلات قابل حل هستند و یک استراتژی کلیدی می تواند آنها را حل کند. و آن استراتژی کلیدی نیز ارتباط برقرار کردن است.

 شاپیرو می‌گوید: “هدف کلی، ایجاد یک رابطه قوی و متعهدانه از طریق منتقل شدن از دوران یک زوج عادی بودن به دوران والدین بودن (parenthood) است، بنابراین به جای سرزنش یکدیگر، زوج‌ها باید بگویند، ما می‌توانیم با هم از این مرحله عبور کنیم.”

در ادامه نگاهی به متداول‌ترین موانع والدین جدید و نحوه برخورد با آن‌ها می‌اندازیم. همچنین در توضیح هر مورد، در رابطه با تجربه یک زوج نیز صحبت می‌کنیم تا مسئله را بهتر و بیشتر درک کنید.

مانع شماره 1: زمانی برای “ما” وجود ندارد!

حدود دو ماه پس از اینکه زنی به نام جولی گریر (Julie Grier)، برای اولین بار مادر شد، که اکنون فرزندش جونا 16 ماهه است، جولی گریر متوجه شد که برای نداشتن بهترین دوستش یعنی همسرش جیسون، تنها است. جولی یک آرایشگر در برلینگتون در ایالت انتاریو است. وی می‌گوید: “به یاد می‌آورم که در آن زمان در یک گروه مخصوص مادران جدید عضو بودم. و وقتی آنجا به مادران دیگر می‌گفتم دلم برای شوهرم تنگ شده است، خودم شوکه شدم. هر روز کنارش می‌خوابیدم، اما احساس می‌کردم که دیگر او را به سختی می‌شناسم.”

حفظ دوستی و علاقه ای که شما را به عنوان یک زوج به هم پیوند می دهد، زمانی که مادر و پدر هر دو روی کودک متمرکز هستند، دشوار است. نوع مبادله ای که قبلا به طور طبیعی انجام می شد، اکنون نیاز به کار و تلاش دارد. یعنی شما پیش از این بصورت خودکار با هم تعامل و ارتباط داشتید، اما از زمانی که فرزند جدید بینتان آمده است، دیگر باید برای برقراری این ارتباط تلاش کنید.

کارولین پیراک (Carolyn Pirak)، کارگردان برنامه‌ی «Bringing Baby Home» در سیاتل، می‌گوید که کلید ازدواج شاد پس از تولد فرزند، یافتن راه‌هایی برای نزدیک شدن به یکدیگر است. او می گوید برای تحقق آن، باید از آنچه در زندگی یکدیگر می گذرد آگاه باشید.

تحقیقات نشان می دهد زوج هایی که روابط دوستانه خود را با یکدیگر تقویت می کنند، رضایت زناشویی بیشتری را حفظ خواهند کرد. تلاش برای صحبت با همستر در رابطه با جزئیات روتین زندگی او (مثلا آنچه در جلسه کاری او اتفاق افتاد، یا کاری که در پارک انجام داد و …) ثابت می کند که با وجود نیازهای فراگیر کودک، همچنان به همدیگر اهمیت می دهید.

جولی گریر متوجه شد که باید برای برقراری ارتباط مجدد با شوهرش تلاش کند. گاهی اوقات این به معنای ارسال یک پیام به جیسون است تا به او بگوید که دلش برای او تنگ شده است. گاهی اوقات، آنها در مورد روز خود در هنگام شام در خانه صحبت می کنند، در حالی که جونا روی صندلی نشسته است و برنامه کودک تماشا می کند.

آن داگلاس (Ann Douglas)، نویسنده 19 کتاب برای والدین و مادر چهار فرزند از شهر پیتربورو در کانادا، به والدین جدید پیشنهاد می‌کند که هر روز چند دقیقه از طریق نوشیدن یک فنجان قهوه یا مانند گریر از طریق یک پیام یا ایمیل، با هم ارتباط برقرار کنند.

پیشنهادات دیگر: وظایف مراقبت از کودک را به آدم مورد اعتمادی یک روز بسپرید و برای یک روز ناهار بصورت ماهانه با همسرتان بیرون بروید. قانون و نظم را خاموش کنید و به جای آن با هم صحبت کنید. کودک را در کالسکه بگذارید و با هم به پیاده روی طولانی بروید. هر کاری که انجام می دهید، فقط به صحبت کردن ادامه دهید.

مانع شماره 2: کم خوابی!

تریسی لان (Tracy Lunn) از روزی که پسرش نیکلاس به دنیا آمد تا الان که نزدیک دو سالش است، یک شب را هم کامل نخوابیده است.

در چهار ماه اول زندگی‌ پسرش، مادر هر دو ساعت یک‌بار، شبانه‌روز به او شیر می‌داد. پسرش هرگز خوب نمی‌خوابد، حالا پسرش روی تشکی کنار تختش می‌خوابد و چندین بار در شب برای شیشه شیرش بیدار می‌شود. شوهرش چارلی نیز از خواب بلند می‌شود تا به او رسیدگی کند، اما بسیاری از شب‌ها، هر دو والدین از خواب بیدار می‌شوند، زیرا دخترشان هیلی که 10 ساله است در خواب راه می‌رود.

تریسی می‌گوید: “من و چارلی هنوز هم همیشه خسته هستیم. من واقعا استرس داشتم و چون خیلی خسته هستم، می توانم برای کوچکترین چیزها از کوره در بروم و خشمگین شوم.”

کمبود خواب یکی از بزرگترین چالش و موانع والدین جدید است که با آن مواجه هستند. مادران و پدران عصبانی و بداخلاق و خسته، دیگر اندک ظرفیتی را برای یک نفر دیگر ندارند.

بهتر است هردویتان عوارض محرومیت از خواب را درک کنید و در این باره نیز در رابطه با مسئله‌ی “ما از این مانع در کنار هم عبور خواهیم کرد”، مذاکره کنید. این مذاکره ممکن است به این معنی باشد که به نوبت به یکدیگر اجازه دهید تا آخر هفته ها صبح را تا دیر بخوابید یا … .

به یاد داشته باشید که زمان های ناامیدی ممکن است اقدامات جسورانه‌ای را نیز از شما بطلبد. مثلا اگر کم‌خوابی شما را خسته می کند، جابجایی محل خوابتان به یک قسمت ساکت تر از خانه یا حتی ماندن یک شب دوتایی با همسرتان در خانه‌ی یک دوست یا خویشاوند و گذاشتن بچه پیش یک پرستار یا مادربزرگ را در نظر بگیرید. همچنین وقتی دوست یا آشنایی برای ملاقات نزد شما می‌آید، اگر به او اعتماد دارید می‌توانید از او بخواهید که بچه را نگه دارد و شما چرت بزنید. اکنون زمان خجالت برای کمک خواستن از دیگران نیست.

مانع شماره 3: عدم برقراری رابطه جنسی!

داگلاس می‌گوید: “حقیقت در مورد نوزاد جدید این است که هیچ‌کس نمی‌خوابد، هیچ‌کس رابطه جنسی برقرار نمی‌کند، و هیچ‌کس از این موضوع خوشحال نیست.”

حتی اگر زمانی مود برقراری رابطه‌ی جنسی بین پدر و مادر ایجاد شود، متاسفانه فرصت آن، به ندرت در دسترس است. به نظر می‌رسد نوزادان به طور شهودی می‌دانند که چه زمانی این مود مادر و پدر اتفاقی می‌افتد!!! و شروع به گریه و زاری می‌کنند. و هیچ چیز مانند یک نوزاد گریان میل مادر را پایین نمی‌آورد.

ما برنامه ریزی شده ایم که ابتدا از کودک مراقبت کنیم و وقتی فکر می کنیم کودک به ما نیاز دارد، المپیک اتاق خواب به پایان می رسد.

تریسی لان اعتراف می کند که رابطه جنسی بین او و همسرش تقریبا از بین رفته است. زیرا پسر آن‌ها در اتاق خواب آن‌ها می خوابد. حتی بسیاری از صبح‌ها بیدار می‌شود، در حالی که پسرش نیکلاس کنارش در رختخواب است و همسرش چارلی روی تشک روی زمین از خواب بیدار می‌شود.

او می‌گوید: “اینطور نیست که من نیکولاس را به جای او انتخاب کنم. بیشتر می‌شود گفت که خسته هستم و روزهای بدم را می گذرانم. هر دوی ما می‌دانیم که چرا نمی‌توانیم آنچه قبلاً داشتیم را داشته باشیم و می‌دانیم که از آن عبور خواهیم کرد، اما من برای آن نزدیکی دلتنگ شده‌ام.”

پیراک می‌گوید: “صمیمیت رابطه جنسی برای ارتباط زوجین بسیار مهم است و یافتن راه‌هایی برای بیان آن در خارج از اتاق خواب برای غلبه بر آرامش بعد از نگهداری از کودک ضروری است. زمانی را برای در آغوش گرفتن و لمس کردن محبت آمیز زیاد بگذارید و احساسات خود را در مورد آرامش در صمیمیت جنسی برای یکدیگر بیان کنید. تنها اعتراف به اینکه خیلی چیزها تغییر کرده است، گاهی اوقات می تواند برای درک اهمیت رابطه جنسی کافی باشد.”

لارا مک گرگور (Lara MacGregor)، مادر تورنتویی می گوید: “گاهی اوقات دلم برای رابطه جنسی تنگ می شود و گاهی در مورد همه اینها احساس گناه می کنم.” اما، او می گوید، او و همسرش، گوردون، نزدیکی جدیدی را در عشق مشترکشان به دخترشان کشف کرده اند.

او تعریف می‌کند: “من عاشق شنیدن صدای او در حال بازی با فرزندم، شنیدن خنده های شاد و خنده های خوشحال او هستم. و او نیز از گوش دادن به ما لذت می برد. من فکر می‌کنم که این یک نوع صمیمیت فوق‌العاده قدرتمند است، و بدون در نظر گرفتن رابطه جنسی، کمک زیادی به کمبود زمانی که برای یکدیگر داریم می‌کند.”

در حالی که قابل درک است که رابطه جنسی در ماه‌های پس از تولد نوزاد در جایگاه دوم قرار ‌گیرد، اما از طرفی نیز ضروری است که شما دو نفر تلاش کنید تا رابطه جنسی دوباره بخشی از زندگی‌تان شود.

داگلاس می‌گوید برای لحظه‌ای عالی صبر نکنید؛ فقط رابطه جنسی‌تان را برقرار کنید. وقتی در حالت انجام آن قرار بگیرید، از اینکه چقدر سریع انرژی و میل جنسی شما افزایش می یابد، شگفت‌زده خواهید شد.

و او می افزاید، این ایده که رابطه جنسی برنامه ریزی شده از رابطه جنسی خود به خودی رضایت کمتری را در پی دارد، کنار بگذارید. اشکالی ندارد که برای اشتیاق خود برنامه ریزی کنید.

مانع شماره 4: تضاد در سبک فرزندپروری بین پدر و مادر!

لارا و گوردون در اوایل بارداری تصمیم گرفتند که تخت خانوادگی نمی‌خواهند، بنابراین دخترشان، کاتیا، در اتاق خودش می‌خوابد. این زوج، آشکارا در مورد نحوه تربیت کودک خود صحبت می کنند و معمولاً در مورد اکثر مسائل توافق دارند.

این دو نفر باهوش هستند که در مورد اعتقادات خود در مورد نحوه تربیت دخترشان صحبت می کنند و خوش شانس هستند که دیدگاه های مشابهی دارند. اما برخی از والدین تازه وارد در موضوعاتی مانند ختنه، تغذیه بر اساس تقاضا در مقابل برنامه‌ریزی برای تغذیه کودک و بعداً تربیت فرزند، با یکدیگر دچار مشکل می شوند.

تریسی تعریف می‌کند که: “من و چارلی سبک های متفاوتی برای فرزند پروری داریم. بین من و او، او کسی است که خیلی فان و بانمک است و این برای من ناامید کننده است. زیرا فکر می کنم وقتی سعی می کنم محدودیت هایی را برای پسرم نیکلاس و دخترم هیلی ایجاد کنیم؛ او خیلی راحت تسلیم می شود. هیچ چیز چارلی را آزار نمی دهد. اما من می توانم در مورد چیزهای کوچک از کنترل خارج شده و خشمگین شوم.”

کاری که در این مورد باید انجام دهید این است که: اجتناب ناپذیری درگیری‌های بین والدین را بپذیرید. داگلاس می‌گوید شما و شریک زندگی‌تان بعید است که در هر موضوعی با هم، هم‌نظر باشید. اما باید با هم ارتباط برقرار کنید، مذاکره کنید و مصالحه کنید. مثلا پیشنهاد شوهرتان را برای تغذیه برنامه ریزی شده برای سه روز امتحان کنید. اگر کار نکرد و موثر نبود، او از بازگشت به روند و سبک شما حمایت می‌کند.

داگلاس می‌گوید: “زوج‌هایی که آشکارا درباره دیدگاه‌های خود صحبت می‌کنند، احتمالاً می‌توانند تعارضات را خنثی کنند. اجازه ندهید که درگیری ها تشدید شوند؛ قبل از اینکه به کینه و عصبانیت روی آورند با آنها برخورد کنید. اگر مطلقاً نمی توانید مصالحه ای پیدا کنید و هیچ کدام از شما راضی نیستید، به دنبال مشاوره حرفه ای یا مشاوره دوستی باشید که هر دوی شما تجربه‌اش را تحسین می کنید. یک دوره آموزشی والدین توسط یک مربی معتبر، یا حتی کتابی که هر دوی شما منطقی می‌دانید، می‌تواند به شما در یافتن زمینه‌های مشترک برای آینده کمک کند.”

مانع شماره 5: وجود کارهای زیاد برای انجام دادن!

یک نوزاد جدید با یک لیست کاملاً جدید از کارها، با مادر و پدر همراه می‌شود. به گفته موسسه‌ی  Relationship Research Institute، صدها کار به زندگی یک زوج اضافه می شود.

پیراک می گوید: “تعداد کارها خیلی زیاد است و هیچ کس نمی تواند به اندازه کافی کارها را انجام دهد. تنش‌ها بر سر تقسیم کار می‌تواند منجر به نارضایتی زناشویی شود. به‌ویژه برای زنانی که احساس می‌کنند همسرشان خیلی برای بچه وقت نمی‌گذارد. زوج‌های دو شغله که عادت داشتند کارها خانه را با هم به اشتراک بگذارند، اغلب وقتی یکی از والدین در مرخصی است، با انتظارات متضاد مواجه می‌شوند.”

لان، یک مادر خانه‌دار می گوید: “همیشه همه کارها برای من باقی می ماند، تمام نظافت خانه، تمام لباس های شسته نشده، همه وعده های غذایی و در ابتدا، چارلی در شب بیدار نمی شد تا بچه را برای شیر دادن نزد من بیاورد. اما حالا او پوشک بچه را عوض می‌کند و کمک می‌کند، زیرا به او گفتم که من هم یک کار تمام وقت دارم، به جز اینکه مرخصی نمی‌گیرم، تعطیلات ندارم و حقوق هم نمی‌گیرم.”

تحقیقات گاتمن نشان می‌دهد که والدینی که به احتمال زیاد در دوره پس از بچه‌دار شدن خوشحال باقی می‌مانند، مهارت‌های موثر حل تعارض را یاد می‌گیرند و در همه چیز از تعویض پوشک‌های خیس گرفته تا فداکاری‌های شغلی با هم صحبت می‌کنند.

شاپیرو می‌گوید، زوج‌ها باید تلاش کنند و بدون سرزنش یکدیگر، از مشکلاتشان پیش هم شکایت کنند و اجازه ندهند که اختلافات تشدید شود. این بدان معناست که مثلا در مورد لباس‌های شسته نشده، از هم کمک بخواهند، بدون اینکه نیاز باشد کینه زیادی به خاطر این موضوع از هم بگیرند.

تحقیقات نشان می‌دهد که وقتی پدران مسئولیت‌های خانه را بر عهده می‌گیرند، مادران رضایت بیشتری دارند.

داگلاس می‌گوید: “اگر پدران این واقعیت را درک نکنند که این یک ورزش تیمی است، رنجش مادر بسیار کم می‌شود.” همچنین ادامه می‌دهد: “در عین حال، برخی از پدران متوجه می‌شوند که تلاش‌های آنها توسط همسرانشان دیده نمی‌شود.”

شاپیرو می‌گوید: “مادرها معمولاً تربیت‌کننده‌ی خانواده هستند و پدران اغلب فقط تا جایی که مادران اجازه می‌دهند فرزندانشان را تربیت کنند.”

جولی که وقتی پسرش چهار ماهه بود به کار پاره وقت خود بازگشت، برای سهیم شدن در وظایف مراقبت از کودک به همسرش وابسته است.

او شوهرش را به‌عنوان یک پدر خیلی خوب توصیف می‌کند، اما پدری که بیشتر ترجیح می‌دهد بازی کند تا اینکه پوشک بچه را عوض کند. با این حال، وقتی جولی سر کار می رود، لیست طولانی برای کنترل کارهای همسرش آماده نمی‌کند. زیرا به مهارت های فرزندپروری او اطمینان دارد.

شاپیرو می‌گوید، مادرانی که از شیوه‌های همراه با بازی پدران، در مراقبت از نوزادان قدردانی می‌کنند و این را به عنوان یک مشارکت معنادار تشخیص می‌دهند، احتمالاً ازدواج‌های شادی خواهند داشت. این به معنای رها کردن پدر نیست، کار تیمی به معنای مذاکره در مورد تقسیم کاری است که برای هر دوی شما قابل قبول است و هر دو والدین ابتکار عمل را در دست دارند. نقش ها، انتظارات و وظایف را مرتب کنید و از اینکه چه کسی چه کاری انجام می دهد، عملکرد ثابتی نداشته باشید.

جمع بندی

همانطور که گفتیم در ابتدای پدر و مادر شدن یک زوج، یک سری موانع بوجود می‌آید که کمی کار را برای این دو نفر سخت می‌کند. موانع والدین جدید که در این مطلب به آن‌ها اشاره کردیم، شامل موارد زیر می‌شوند:

  1. زمانی برای خودشان نداشتن!
  2. کمبود خواب
  3. کمبود سکس و رابطه جنسی
  4. تضاد در نحوه تربیت فرزند
  5. کارهای زیاد برای انجام دادن

درست است که این مشکلات، حسابی آزاردهنده هستند، اما پدر و مادر با مشارکت با هم و ارتباط برقرار کردن و صحبت درباره مسائل، می‌توانند یکی یکی مشکلات را حل کنند. در نهایت آن‌ها می‌‌توانند زندگی خوبی داشته باشند. موانع والدین جدید در صورت حل نشدن، به مشکلات بسیار جدی که ممکن است ادامه زندگی را برای آن‌ها غیرممکن سازد، تبدیل خواهند شد.