مقدمه
هدف از این مطلب پاسخ به سوالات رایج بین زوج ها میباشد. در واقع به سوالات زوجها در مورد رفتار درست با همسر، نگرانهای مالی و حتی برخورد درست با فرزندان سابق همسر پاسخ داده شده است. ممکن است این سوالات، سوالات شما نیز باشند. بنابراین با همراه باشید تا مطالب مفیدی در این زمینه فراگیرید.
لیزا فینلی (Liza Finlay) مقالهنویس است. یکی از زمینههای کاری او در مورد روابط بین زوجها و رائهی راهکارهایی برای بهبود این روابط است. با کمک این مقالهنویس در ادامه به سه سوال خانمها در مورد روابط آنها با همسرشان پاسخ داده شده است.
جلسات خانوادگی
یکی از خانمها اولین سوال را اینطور مطرح میکند: “زمانی که با همسرم ازدواج کردم، او از قبل یک فرزند داشت. من جدیدا در مورد او به یک مشکل برخوردهام. او 12 ساله است و هر دو هفته، آخر هفته پیش ما میآید. چند بار اخیر متوجه شدم که از کودک 9 ساله من پول و اسباببازی دزدیده است. پدرش میداند که او این کار را کرده است، با این حال به دلیل ترس از دست دادن و ندیدن او، در این مورد با او صحبت نکرده است. این وضعیت رابطهی ما را خراب میکند. چه کاری باید در این شرایط انجام داد؟”

دور هم جمع شدن و صحبت در مورد شیوههای فرزندپروری برای هر زوجی سخت است. با این حال در خانوادههای ترکیبی که دیدگاههای متفاوتی از سوی والدین و ناپدری (یا نامادری) وجود دارد، شرایط سختتر است. این در حالی است که این کمترین چیزی است که در هر خانوادهی افراد میخواهند.
قوانین فرزندپروری
گاهی اوقات در شرایطی که برای یک مسئله نگران هستید، بیش از حد در مورد آن تلاش یا به عبارتی زیادهروی میکنید. در مورد رفتار همسر شما، به نظر میرسد که پدر خوب بودن برای همسر شما مهم است و من گمان میکنم که ترس و گناه در تصمیمگیریهای او به عنوان یک پدر نقش دارند.
بنابراین بهتر است با یک رفتار دلسوزانه در این مورد با او صحبت کنید. حال این سوال پیش میآید که چگونه با یک رفتار دلسوزانه میتوانید این وضعیت را مدیریت کرد؟
اولین پیشنهاد این است که شما و همسرتان باید در مورد برخی از قوانین فرزندپروری با یکدیگر صحبت کنید و در مورد آنها به نتیجه برسید. همچنین میتوانید برخی دورههای آموزشی را در این مورد در کنار همسر خود بگذرانید. سپس از بچهها بخواهید که در جلسهی دو نفره شما و همسرتان شرکت کنند. در این جلسه و دورهمی از کودکان خود بخواهید که به شما کمک کنند تا یک سری دستورالعمل رفتاری در مورد خانواده تنظیم کنید.
پیشنهاد ما: مطالعهی مقاله تربیت کودکان بعد از طلاق.
مسائل مالی و ارتباطات
خانم دیگری این سوال را مطرح میکند: “من و همسرم بیش از سه سال است که ازدواج کردهایم. یک بچه 14 ماهه داریم و یک بچه دیگر را باردار هستم. سطح استرس برای هر دوی ما به صورت روزانه در حال افزایش است و بزرگترین عامل استرسزا وضعیت مالی است. من یک نجار خود اشتغال با یک تجارت رو به رشد هستم. متأسفانه به سرعت مورد نیاز رشد نمیکند. به نظر میرسد همه تقصیرها بر سر من باریده است. در این وضعیت چه کاری باید انجام بدهم؟”
زمانی که در چنین شرایطی قرار میگیرید، بهترین کار برای شما گفتوگو و ارتباط است. صحبت در مورد مسائلی که پیش آمدند کار درست و بسیار سختی است. مهمترین مسئله در مورد ارتباط این است که بتوانید در مورد احساسات خود صحبت کنید. احساسات خود را با جملاتی که با “من” شروع میشود، توصیف کنید. به همسر خود بگویید که چه احساسی دارید. سعی کنید در مورد احساساتی که دارید صحبت کنید و در مورد اینکه چه فکر میکنید و یا در چه موقعیتی هستید چیزی نگویید. سعی کنید تمرکزتان را بر روی احساساتتان باشد.
شما در این موقعیت ممکن است ترسیده باشید. نویسند اکهارت توله (Eckhart Tolle) در مورد ترس اینطور میگوید: “مسئلهی ترس در پرتوی آگاهی حل میشود.” در واقع این به این معنی است، زمانی که شروع به بیان یک مسئله میکنید، ترس شما به تدریج کاهش مییابد. نکتهی مهم دیگر این است که با در میان گذاشتن نگرانیهای خود با همسرتان، احساس سبک بودن میکنید. همچنین همسر شما به شما نزدیکتر میشود.
چرخهی آسیب و پایان دادن به آن
آخرین سوال را خانم دیگری در مورد زنجیره مشکلات خود و همسرش اینطور میپرسد: “من 11 سال است که با همسرم زندگی میکنم. این اواخر حرفهای توهینآمیز و آزاردهندهای به من میزند. هر بار که من اشتباه میکنم او عصبانی میشود و سپس من با کلمات تندتر تلافی میکنم. در حال حاضر او به من گفته است که دیگر حسی به من ندارد، چون من زیاد بحث میکنم. احساس میکنم که او این را فقط برای پیروزی در بحثی که داشتیم، میگوید. وقتی بحث و دعوا تمام میشود، ما دوباره خوب هستیم. بعد از اتمام دعوا به گونهای رفتار میکنیم که گویی هیچ دعوا نبوده و یا کلمات زشتی بیان نشده است. برای بهبود این رابطه چه کاری میتوانم انجام بدهم؟”

آنچه که این خانم بسیار شیوا توصیف کردد چیزی است که درمانگران ازدواج به آن چرخه آسیب میگویند. در واقع این گونه است: “من به تو صدمه زدم، تو هم به من صدمه زدی، بنابراین من سختتر و بدتر ضربه میزنم و ادامه میدهم.” چه کسی آن را شروع کرد؟ چه کسی میداند؟ و واقعا چه کسی اهمیت میدهد؟ سوال مهمتر این است که چه کسی قرار است به آن پایان بدهد؟
کنترل رفتار خود
در این موقعیت، شما نمیتوانید کاری را که شوهرتان انجام میدهد، کنترل کنید، اما میتوانید رفتار و عملکرد خود را کنترل کنید. بنابراین به سادگی انتخاب شما این باشد که چرخه را متوقف کنید و از آن خارج شوید. هر عملی را در این چرخه پاسخ ندهید و از چرخه خارج شوید. بیان این مسئله آسان است و قاعدتا مانند هر کار دیگری عمل به آن سخت است. خوب است بدانید که شکستن الگوها سخت است، از طرف دیگر شکستن الگوهای نادرست نتایج خوبی برای شما به همراه دارد.
نحوهی خروج از چرخه
نمونه مکالمهای که میتوانید در این زمان بگویید و از چرخه خارج شوید: “عزیزم، هیچ کدام از ما لحظاتی را که دعوا میکنیم دوست نداریم و من سخت تلاش میکنم از دعوا اجتناب کنم. اما وقتی اختلافات ما تشدید میشود، آیا میتوانیم موافقت کنیم که از برخی قوانین اساسی پیروی کنیم تا دعواهایمان از کنترل خارج نشود؟ من دوست دارم، در میان دعوا در مورد برخی خطر قرمزها به یکدیگر توهین نکنیم و وقتی بحث آن قسمت رسید، متوقف شویم. تو چطور؟ آیا چیزی هست که بخواهیی به کد دعواهای منصفانه ما اضافه کنی؟”
مطالب مرتبط
- اسباب بازیها
- اقدام به باردار شدن
- انضباط کودک
- باردار بودن
- باردار شدن
- بارداری
- تاثیر والدین
- جشنهای تولد
- خانواده
- خردسالان
- خواب کودک
- دندان درآوردن
- دوران نوزادی
- رشد کودک
- زایمان
- زندگی خاوادگی
- سایر
- سبک
- سلامت بارداری
- سلامت خانواده
- سلامت کودک
- سلامتی زنان
- سیسمونی نوزاد
- شیردهی
- غذای کودک
- فعالیتها
- فهرست
- قولنج
- کودک
- کودک نو پا
- کودکان استثنائی
- مراقبت از نوزاد
- مراقبتهای پس از زایمان
- ناباروری
- هفتههای بارداری